به روز شده در: ۰۶ شهريور ۱۴۰۴ - ۱۹:۲۰
کد خبر: ۷۱۰۲۵۱
تاریخ انتشار: ۰۹:۴۸ - ۰۶ شهريور ۱۴۰۴

برگشت به مذاکره با فعال سازی اسنپ بک مسأله این است!

روزنو :نمایندگان ایران و تروییکای اروپایی (انگلیس، فرانسه و آلمان) روز سه‌شنبه، ۲۶ آگوست در سطح معاونان وزیر امور خارجه، نشستی را در ژنو برگزار کردند. محور اصلی رایزنی‌ها، مکانیسم ماشه بود که براساس قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد، امکان بازگردانی تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران را فراهم می‌کند.

برگشت به مذاکره با فعال سازی اسنپ بک مسأله این است!

همزمان با برگزاری این نشست، عباس عراقچی، وزیر امور خارجه کشورمان در گفت‌و‌گو با روزنامه الشرق‌الاوسط اعلام کرد که تهران آماده مذاکره با ایالات متحده خواهد بود، البته مشروط به ارائه تضمین‌های امنیتی معتبر از سوی واشنگتن و برگزاری رایزنی‌ها بر پایه اصول منصفانه و عادلانه.

با این حال رسانه‌های غربی روایتی متفاوت از نشست روز سه‌شنبه ترسیم کردند. لارنس نورمن، خبرنگار وال‌استریت ژورنال مدعی شد که گفت‌و‌گو‌ها میان ایران و تروییکای اروپایی بدون دستیابی به نتیجه‌ای ملموس پایان یافته. همزمان نشریه آکسیوس به نقل از منابع آگاه مدعی شد که مقامات ایرانی از ارائه جزییات اجرایی در مورد تعهدات خود خودداری کرده‌اند.

 با این حال کاظم غریب‌آبادی، معاون امور حقوقی و بین‌المللی وزارت امور خارجه ایران در شبکه اجتماعی ایکس تاکید کرد که دیپلماسی همچنان فرصت موفقیت دارد و ایران متعهد به یافتن راه‌حل دیپلماتیک سودمند برای همه طرف‌هاست.

او افزود که اکنون زمان آن است تا تروییکای اروپایی و شورای امنیت سازمان ملل انتخاب درستی انجام بدهند و به دیپلماسی فضا و زمان لازم را بدهند. در این میان ایران ادعای رافائل گروسی مبنی بر سفر گروهی از بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را تایید و اعلام کرده که این گروه برای نظارت بر سوخت نیروگاه بوشهر به تهران سفر کرده‌اند.

هر چند رییس نهاد پادمانی مدعی شد که این سفر با هدف یافتن چارچوبی جهت همکاری انجام شده است. در میانه فعل و انفعال‌های دیپلماتیک روسیه پیش‌نویس قطعنامه‌ای را در شورای امنیت پیشنهاد کرده که بر اساس آن، مهلت اجرای قطعنامه ۲۲۳۱ با هدف جلوگیری از رویارویی فوری و خرید زمان برای مذاکرات به مدت شش ماه تمدید شود.

این پیشنهاد با حمایت چین همراه بوده، اما گمانه‌زنی‌ها حاکی از آن است که ایالات‌متحده و تروییکای اروپایی ممکن است این پیشنهاد را رد کنند، زیرا شرط تمدید مهلت ماشه را به همکاری کامل ایران با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و بازگشت به مذاکرات با ایالات متحده منوط کرده‌اند.

چنین موضع‌گیری معادلات را پیچیده و آینده دیپلماسی هسته‌ای را در هاله‌ای از ابهام قرار داده است. در همین راستا «اعتماد» با هدف واکاوی سناریو‌های پیش رو با حسن بهشتی‌پور، کارشناس مسائل بین‌الملل گفت‌وگویی اختصاصی انجام داده تا ابعاد این تحولات را بررسی کند.

بهشتی‌پور بر این باور است که در شرایط کنونی بیش از هر چیزی ماهیت مذاکرات و تمایل ایران به رایزنی‌ها حائزاهمیت است و همین گزاره می‌تواند چهره‌ای دیگر از دیپلماسی جمهوری اسلامی را به جهان نشان بدهد. این کارشناس مسائل بین‌الملل مذاکرات را ابزاری ضروری برای دیپلماسی کشور دانست و همچنین مواضع عباس عراقچی را فرصت‌سازی جهت بازگذاشتن روزنه برای تعامل و دیپلماسی در دنیا خواند. مشروح گفت‌و‌گو در ادامه آمده است.

رایزنی‌های اخیر ایران و تروییکای اروپایی که در سطح معاونان در ژنو برگزار شد نیز به پایان رسید. در شرایط کنونی دو روایت حاکم است؛ گروهی با استناد به پیام آقای غریب‌آبادی که در شبکه اجتماعی ایکس منتشر شد، بر این باورند که هنوز روزنه دیپلماسی باز است با این همه چهره‌هایی، چون لارنس نورمن، خبرنگار وال‌استریت ژورنال و برخی از رسانه‌ها و تحلیلگران غربی مدعی‌اند این نشست نیز بدون نیل به نتیجه‌ای ملموس پایان یافت، ارزیابی شما از دور اخیر رایزنی‌ها چیست؟

با توجه به اینکه اینجانب در جریان مذاکرات حضور نداشته و اطلاعات مستقیمی در اختیار ندارم، می‌توان از نتایج و اظهارات بعدی، ازجمله گزارش‌های جناب آقای تخت‌روانچی و مقامات اروپایی استنباط کرد که هنوز توافق قطعی حاصل نشده است. واقعیت این است که کشور‌های اروپایی از ایران انتظار دارند که به بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی اجازه بدهند وارد کشور شوند تا ارزیابی دقیقی از میزان خسارات وارده داشته باشند و همکاری‌های ایران با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به طور مستمر ادامه یابد.

در این راستا، به نظر می‌رسد ایران درباره بخش اول این درخواست، یعنی اعزام بازرسان نهاد پادمانی، با خواست این بازیگران موافقت کرده، زیرا آقای گروسی، مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی اعلام کرده‌اند که بازرسان به ایران سفر و فعالیت خود را آغاز کرده‌اند. با این حال کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی موضع‌گیری کرده و از دولت خواسته که قانون مصوب مجلس را همچنان اجرا کند. اما در این موضوع، تصمیم‌گیرنده نهایی شورای عالی امنیت ملی است که در این باره تصمیم‌گیری کرده است.

از سوی دیگر، آژانس بین‌المللی انرژی اتمی انتظار دارد که مذاکرات ایران با طرف امریکایی آغاز شود، زیرا به خوبی آگاه است که گره اصلی پرونده هسته‌ای ایران به طرف امریکایی بازمی‌گردد و نه بازیگران اروپایی.

 با وجود آگاهی از اینکه ایالات‌متحده به سه مرکز هسته‌ای تحت نظارت آژانس حمله کرده است، کشور‌های اروپایی همچنان بر این اصرار دارند که ایران مذاکرات با امریکا را آغاز کند. آقای عراقچی نیز اعلام کرده‌اند که ایران برای مذاکرات غیرمستقیم با امریکا مشکلی ندارد، مشروط بر اینکه ایالات متحده حقوق ملت ایران را به رسمیت بشناسد و تضمین بدهد که هیچ گونه حمله نظامی به ایران انجام نخواهد داد.

این شرط به نظر می‌رسد در شرایط کنونی از‌سوی طرف امریکایی پذیرفته نشود. بنابراین، اروپایی‌ها انتظاراتی از ایران دارند که بخشی از آنها فراهم شده و بخشی دیگر عملا قابل اجرا نیست. در مقابل پیشنهادی که مطرح می‌کنند، تعویق شش ماهه مکانیسم ماشه است.

 این پیشنهاد مشکلاتی به همراه دارد؛ زیرا نخست مشخص نیست قطعنامه پیشنهادی روسیه بتواند موافقت ایالات متحده را جلب کند. از طرفی دیگر تمدید مکانیسم ماشه مستلزم صدور قطعنامه جدیدی است که به احتمال زیاد از سوی امریکا وتو خواهد شد، مگر اینکه توافقی برای جلب رضایت طرف امریکایی حاصل شده باشد که اطلاعات مشخصی در این خصوص منتشر نشده است.

 علاوه بر این، تمدید شش ماهه این وضعیت، ایران را در وضعیت بلاتکلیفی قرار خواهد داد. به باور من، لازم است این پرونده یک بار برای همیشه بسته شده و تصمیم نهایی برای تعیین تکلیف آن اتخاذ شود، به گونه‌ای که این وضعیت به مدت شش ماه دیگر تمدید نشود. هر چند دیپلماسی در این بازه زمانی کوتاه بعید است بتواند پیشرفت قابل‌توجهی ایجاد کند.

همزمان با نشست اخیر ایران و تروییکای اروپایی، عباس عراقچی، وزیر خارجه کشورمان از آمادگی مشروط ایران برای گفت‌و‌گو با امریکا خبر داده و اعلام کرده که این رایزنی‌ها باید منصفانه و عادلانه باشد و در چارچوبش تضمین‌هایی مبنی بر عدم تجاوز دراختیار تهران قرار بگیرد.این خواسته را پیش‌تر دستگاه دیپلماسی ایران مطرح کرده بود. حال به باور شما موضع‌گیری ایشان در این بازه زمانی می‌تواند فرصتی دیگر در اختیار دیپلماسی قرار بدهد یا خیر؟

صحبت‌های جناب آقای عراقچی مبتنی بر این اصل اساسی است که کشور‌ها نباید ابزار دیپلماسی را از خود سلب کنند. هنگامی که یک کشور اعلام می‌کند از مذاکره خودداری می‌کند، به طور غیرمستقیم خود را از ابزار دیپلماتیک محروم می‌سازد.

با وجود آگاهی از این واقعیت که ایالات‌متحده به تاسیسات هسته‌ای تحت نظارت آژانس بین‌المللی انرژی اتمی حمله کرده و این اقدام مغایر با قوانین بین‌المللی بوده، باید توجه داشت که طرف اصلی در این پرونده، ایالات متحده است، بنابراین تاکید بر عدم آمادگی برای گفت‌و‌گو و مذاکره با طرف امریکایی، عملا به معنای تضعیف ابزار دیپلماتیک ایران است، نه ایالات‌متحده.

موضوع کلیدی در اینجا درک این واقعیت است که وقتی وزیر امور خارجه ایران اعلام می‌کند تحت شرایط مشخصی آماده مذاکرات غیرمستقیم با ایالات متحده هستیم، هدف حفظ ابزار دیپلماسی و نمایش این پیام به افکار عمومی جهانی است که ایران طرفدار گفت‌و‌گو و مذاکره است و به دنبال جنگ نیست.

 این جنبه‌های مثبت، متاسفانه در داخل کشور کمتر مورد توجه قرار می‌گیرند. برخی در داخل با این استدلال که ایالات‌متحده مرتکب اقدامات غیرقانونی شده و فاقد اعتبار و اعتماد است، هرگونه مذاکره را زیر سوال می‌برند و آن را بی‌فایده می‌دانند.

 این در‌حالی است که حتی اگر مذاکرات به نتیجه فوری منجر نشود، ایران نباید خود را از ابزار دیپلماسی محروم کند. مساله حائزاهمیت برای ایران این است که همواره در‌های دیپلماسی، گفت‌و‌گو و راه‌حل‌های سیاسی را باز نگه دارد و به افکار عمومی جهانی نشان بدهد که طرفدار مذاکره و حل و فصل مسالمت‌آمیز مسائل است.

این موضوع از ارزش و اهمیت بسزایی برخوردار است و به عنوان یک هنجار بین‌المللی شناخته می‌شود. متاسفانه در افکار عمومی داخلی این تلقی وجود دارد که هر مذاکره‌ای باید لزوما به نتیجه ملموس منجر شود.

 در‌حالی که برگزاری مذاکره، حتی به عنوان یک اقدام تاکتیکی، خود هدفی ارزشمند است؛ زیرا نشان‌دهنده تعهد به گفت‌و‌گو، پرهیز از جنگ و تمایل به حل مسائل از طریق راه‌حل‌های سیاسی است.

 این دیدگاه که مذاکره به معنای سازش، خیانت یا تسلیم است، نادرست است. ایران در مذاکرات مواضع خود را حفظ کرده و دیدگاه‌های خود را مطرح می‌کند، اما در عین حال در‌های دیپلماسی را نبسته است.

 دیپلماسی و راه‌حل‌های سیاسی می‌توانند فرصت‌های متعددی را فراهم کنند که شاید تصور آنها در شرایط کنونی دشوار باشد، بنابراین نباید با دست خودمان ابزار دیپلماسی را از خود سلب کنیم یا در افکار عمومی داخلی و جهانی این تصور را ایجاد کنیم که هر مذاکره‌ای باید حتما به نتیجه فوری منجر شود.

 گاهی اوقات مذاکره به عنوان یک اقدام تاکتیکی، صرفا برای نشان دادن تعهد به گفت‌و‌گو و پرهیز از تقابل نظامی انجام می‌شود که خود ارزشی بین‌المللی است. عدم دستیابی به نتیجه در مذاکرات به این دلیل است که برخی معتقدند ایران رویکردی غیرسازنده اتخاذ کرده است.

 اگر ایران در رویکرد خود تجدیدنظر کند، ممکن است راه‌حل‌های جدیدی ایجاد شود. زمانی که ایران اعلام می‌کند به هیچ عنوان حاضر به گفت‌و‌گو نیست و قطعنامه‌های بین‌المللی را صرفا «کاغذپاره» می‌خواند، این موضع‌گیری فشار‌های بین‌المللی بیشتری را بر ایران تحمیل می‌کند.

 در مقابل، آنچه برای ایران اهمیت دارد، تلاش برای جلوگیری از بازگشت قطعنامه‌ها و پیگیری راه‌حل‌های سیاسی و دیپلماتیک است، حتی اگر رویکرد کلی ایران تغییر نکند.

 به باور من حداقل فایده این رویکرد آن است که وقتی ایران از گفت‌و‌گو، مذاکره و راه‌حل‌های سیاسی سخن می‌گوید، فشار‌های بین‌المللی بر آن به مراتب کمتر از زمانی خواهد بود که مواضع تند و غیرسازنده اتخاذ کند. چنین مواضعی می‌تواند منجر به صدور قطعنامه‌های متعدد تحت فصل هفتم منشور ملل متحد شود که تبعات سنگینی برای کشور به دنبال دارد.

منتقدان داخلی توجه کافی به این واقعیت ندارند که بستن پرونده ایران تحت فصل هفتم شورای امنیت، کاری بسیار دشوار بوده است.

برجام یکی از مهم‌ترین اقدامات برای رفع این تهدیدات و تضمین‌های امنیتی بود، اما این جنبه‌ها اغلب نادیده گرفته می‌شود. برخی صرفا به این نکته بسنده می‌کنند که ایران بار دیگر گرفتار قطعنامه‌هایی مشابه آنچه بین سال‌های ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۹ تصویب شد، خواهد شد. این دیدگاه، اهمیت تلاش‌های دیپلماتیک و پیچیدگی‌های رفع تحریم‌های فصل هفتم را نادیده می‌گیرد.

در کنار موضع‌گیری آقای عراقچی، رییس دستگاه دیپلماسی کشورمان سفر گروهی از بازرسان نهاد پادمانی به ایران نیز امید‌ها جهت خروج از بن‌بست حاکم را افزایش داده است. ارزیابی شما از سفر بازرسان نهاد پادمانی در این مقطع زمانی به ایران چیست؟

آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، یک نهاد بین‌المللی ناظر بر فعالیت‌های هسته‌ای کشور‌های مختلف، ازجمله ایران است. این نهاد بین‌المللی، چه بخواهیم و چه نخواهیم، از مشروعیت بین‌المللی برخوردار است و انتقاد ما متوجه مدیرکل فعلی این آژانس است، نه خود نهاد.

گاهی اوقات در ایران، عملکرد مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و بازرسان آن که خلاف منافع ملی ایران عمل کرده‌اند، به حساب کل نهاد پادمانی گذاشته می‌شود. 

به نظر من، این دو باید از یکدیگر تفکیک شوند؛ یعنی برای افکار عمومی توضیح بدهیم که انتقاد ما نسبت به عملکرد مدیرکل آژانس، یعنی شخص آقای گروسی است، زیرا او خارج از وظایف خود عمل می‌کند.

او باید در چارچوب اساسنامه آژانس بین‌المللی انرژی اتمی تنها درخصوص مسائل فنی و حقوقی اظهارنظر کند، در حالی که تحت تاثیر اسراییل و امریکا و فشار‌های وارد شده از‌سوی آنان، موضع‌گیری سیاسی می‌کند. اما مشکل ما با گروسی و بازرسان است؛ نه با همه آنها، بلکه با برخی بازرسان که خلاف کرده‌اند. خلاف آنان نیز مسلم است و مدارک کافی در این زمینه به نهاد پادمانی ارائه شده است.

 حتی در رسانه‌های غربی نیز درباره آن نوشته شده است. این افراد تخلف کرده‌اند، زیرا در واقع با نهاد‌های اطلاعاتی امریکا و اسراییل در ارتباط بوده‌اند.

بنابراین عملکرد چند بازرس از میان ۱۲۰ نفر -‌مثلا ۱۰ یا ۵ نفر از آنان‌- و مدیرکل نباید به حساب کل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی گذاشته شود.

 به نظر من، باید واقعیت‌ها را از یکدیگر تفکیک کنیم؛ یعنی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، یک نهاد بین‌المللی مستقل است، حال چه خوش‌مان بیاید یا نیاید، همانند سازمان ملل متحد. سازمان ملل یک نهاد بین‌المللی است؛ ما برخی عملکرد‌های آن را قبول داریم و برخی را نداریم، اما اگر انتقادی به گوترش داریم، نباید آن را به حساب کل سازمان ملل بگذاریم.

این موضوع درخصوص حق هسته‌ای ما نیز صدق می‌کند؛ زیرا وقتی بحث حق انرژی هسته‌ای خود را مطرح می‌کنیم، استناد ما به پیمان NPT است که براساس همین آژانس بین‌المللی انرژی اتمی منعقد شده است.

 خلاصه آنکه ما برای همکاری با آژانس باید چارچوب‌هایی را در نظر بگیریم که ظاهرا از این پس شورای عالی امنیت ملی این کار را انجام خواهد داد؛ یعنی چارچوب‌های همکاری آینده ایران با آژانس از طریق تصمیم‌گیری در شورای عالی امنیت ملی انجام خواهد شد.

بنابراین واقع‌بینانه آن است که اگر شورای عالی امنیت ملی تصویب می‌کند که همکاری‌مان را با آژانس ادامه بدهیم، این حتما با در‌نظر گرفتن تمام جوانب و موضوعات مختلفی که دو یا سه مورد آن را برای شما توضیح دادم، صورت می‌گیرد.

 بنابراین این همکاری ایران با نهاد پادمانی در واقع می‌خواهد بهانه را از دست طرف مقابل بگیرد؛ زیرا او یک سوژه درست کرده و روی آن مانور می‌دهد. حتی اگر به نتیجه هم نرسیم، اما در این موقعیت، حداقل تا ۲۷ مهر، تکلیف به اصطلاح برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ نهایی می‌شود. ما باید با آژانس مدارا کنیم، در غیر این صورت ج عدم تعامل فشار علیه ایران را بیشتر کند و فضا را منفی‌تر سازد.

بر اساس ادعا‌های مطرح شده در رسانه‌های غربی، تروییکای اروپایی در نشست روز سه‌شنبه بار دیگر بر غنی‌سازی صفر درصدی، توافق ایران با امریکا و درنهایت همکاری با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی تاکید کرده؛ سه شرط حداکثری که پیش‌تر نیز موجب شد تا تماس تلفنی عباس عراقچی، وزیر خارجه کشورمان با همتایان اروپایی‌اش پر‌تنش شود. به باور شما در این بازه زمانی اندک و در آستانه فعال‌سازی ماشه، با لحاظ کردن مواضع مقام‌های رسمی کشورمان احتمال دارد تهران یا بازیگران اروپایی در این زمینه از رویکردی منعطف‌تر پیروی کنند؟

به باورم موضع‌گیری کشور‌های غربی به این دلیل است که تا پایان ماه آگوست، فرصت بیشتری ندارند. این گروه تا ابتدای سپتامبر، عملا اگر بخواهند مکانیسم اسنپ‌بک را فعال کنند، فرصت دارند، بنابراین اگر صدور قطعنامه جدیدی در شورای امنیت صورت بگیرد، باز هم لازم‌الاجرا خواهد بود و می‌تواند تا مثلا شش ماه دیگر بدون رای‌گیری، مجددا فعال شود، بنابراین به نظر من، اگر منطقی بررسی کنیم باید از حالا به فکر این باشیم که مکانیسم ماشه فعال شده و به دنبال راهکار‌هایی برای مدیریت شرایط پس از فعال شدن مکانیسم ماشه باشیم.

یعنی ما قطعنامه‌ها را بین سال‌های ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۲ داشتیم و همان‌طور که در آن سال‌ها مدیریت کردیم، اکنون نیز می‌توانیم دوباره شرایط را مدیریت کنیم، زیرا به باورم تمام نشانه‌ها و شرایط نشان می‌دهد که این مکانیسم فعال خواهد شد و بهتر است به جای اینکه این قضیه را شش ماه دیگر تجربه کنیم، از حالا به فکر باشیم که چگونه می‌توانیم تبعات آن را که تلخ است، مدیریت کنیم.

در صورتی که ایران و اروپا تا هفته آینده نتوانند به راه‌حل میانه‌ای جهت خروج از بن‌بست حاکم دست یابند، مکانیسم ماشه فعال خواهد شد. به باور شما در صورت تحقق چنین سناریویی، ایران به چه اهرم‌هایی می‌تواند متوسل شود؟

پیشنهاد می‌شود ایران تلاش کند چین را به اتخاذ موضعی قاطع‌تر در برابر فعال‌سازی مکانیسم ماشه ترغیب کند. سه کشور اروپایی (تروییکای اروپا) اعلام کرده‌اند که در صورت فعال شدن مکانیسم ماشه، ممکن است از اجرای آن خودداری کنند.

 بر‌اساس اظهارات اخیر روسیه، این کشور خود را متعهد به اجرای تحریم‌های ناشی از فعال‌سازی مکانیسم ماشه نمی‌داند. این موضع‌گیری از اهمیت بسزایی برخوردار است و در صورت عملی شدن، می‌تواند طرف‌های اروپایی را به بازنگری در تصمیم خود وادارد.

البته، این امر به اقدامات و تصمیمات جمهوری اسلامی ایران در چهار روز آینده بستگی دارد. تصمیماتی که در این بازه زمانی کوتاه اتخاذ می‌شوند، نقشی تعیین‌کننده خواهند داشت. 

به نظر می‌رسد که همه عوامل و بازیگران بین‌المللی در تلاشند تا این مکانیسم فعال شود و از این رو، ایران باید با بهره‌گیری از اهرم‌های دیپلماتیک خود، به‌ویژه رایزنی با چین و روسیه، این تهدید را مدیریت کند.

همزمان با برگزاری دور تازه رایزنی‌ها، روسیه از پیش‌نویس قطعنامه‌ای خبر داد که به واسطه‌اش مسکو تلاش دارد تا قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت را که به واسطه‌اش ماشه فعال خواهد شد به تعویق بیندازد. حال تحلیل شما از نتیجه نهایی کنش روسیه در این بازه زمانی چیست؟

در کتاب «آینده شکیبایی» دکتر محمدجواد ظریف توضیح داده‌اند و اگر اشتباه نکنم، در کتاب «راز سر به مهر» به این موضوع اشاره شده که در زمان مطرح شدن بحث مکانیسم اسنپ‌بک، ایالات‌متحده اصرار داشت که برای جلوگیری از نیاز به رای‌گیری مجدد برای تمدید قطعنامه‌ها، به دلیل احتمال وتوی روسیه، مکانیسمی طراحی شود که نیازی به رای‌گیری نداشته باشد.

 اما طرف روسی در آن زمان چه پیشنهادی ارائه کرد؟ به جای کاهش مشکلات ایران، طرحی نامطلوب‌تر پیشنهاد داد. به گفته دکتر ظریف، طرح این بود که هر شش ماه یک بار، قطعنامه جدیدی صادر شود تا وضعیت ایران بررسی شود.

 به عبارت دیگر وضعیت ایران تحت فصل هفتم منشور ملل متحد به صورت دوره‌ای و هر شش ماه یک بار مورد رای‌گیری قرار بگیرد. برای مثال، قطعنامه ۲۲۳۱ برای شش ماه به حالت تعلیق درآید، سپس شش ماه بعد دوباره رای‌گیری شود و این روند ادامه یابد.

 در آن زمان، ایران با دستیابی به یک توافق جامع توانست برای حداقل ۱۰ سال یک سقف زمانی تعیین کند؛ یعنی تا ۲۶ مهر ۱۴۰۴ و از ۲۷ مهر به بعد، این قطعنامه تحت فصل هفتم منشور ملل متحد برای همیشه منتفی شود و به تاریخ بپیوندد، اما طرح پیشنهادی روسیه در آن زمان این بود که وضعیت هر شش ماه یک‌بار تمدید شود که این برای نقش‌آفرینی روسیه و چین در صحنه بین‌المللی مطلوب بود، اما برای ایران به هیچ‌وجه مناسب نبود.

 به نظر من، طرح کنونی نیز ادامه همان طرح قبلی است که هر شش ماه یک بار بخواهند شرایط را تمدید کنند که این امر مشکلات جدی برای ایران ایجاد خواهد کرد. بهترین موضعی که روسیه می‌تواند اتخاذ کند، همان است که اخیرا اعلام کرده: «ما خود را متعهد به اجرای این مکانیسم نمی‌دانیم.» این موضع، ارزشمندترین حمایت از ایران محسوب می‌شود. اگر چین نیز چنین موضعی اعلام کند و دیگر کشور‌ها حتی اگر به صورت علنی اعلام نکنند، اما در عمل از اجرای آن خودداری کنند، این به نفع ایران خواهد بود. در غیر این صورت، به تعویق انداختن مکرر این موضوع برای شش ماه دیگر چه فایده‌ای دارد؟ این رویکرد به هیچ‌وجه در راستای منافع ملی ایران نیست.

به عنوان سوال آخر در آستانه فعال‌سازی مکانیسم ماشه، نقش لابی‌های یهودی و اسراییل را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ به بیان دیگر تا چه اندازه رویکرد تهاجمی و سلطه‌محور تل‌آویو می‌تواند در مسیر دیپلماسی میان ایران و غرب سنگ‌اندازی کند؟

کل این پرونده‌سازی هسته‌ای از ابتدا، یعنی از سال ۱۳۸۱ تاکنون، توسط اسراییل آغاز شده و امریکا از آن پشتیبانی کرده و در تمام مراحل آن حضور داشته است، بنابراین اگر این پدیده را به صورت مقطعی نبینیم و صرفا به مکانیسم ماشه توجه نکنیم، از مرداد ۱۳۸۱، زمانی که افشاگری توسط جعفرزاده، عضو گروه منافقین در هتلی معروف در واشنگتن انجام شد، مشخص است که این موضوع کاملا کار اسراییل بوده و پرونده‌سازی صورت گرفته است.

این روند به همین شکل پیش رفته، در حالی که نهاد‌های امنیتی امریکا بار‌ها اعلام کرده‌اند که از سال ۲۰۰۳ به بعد، هیچ نشانه‌ای مبنی بر اینکه ایران اقداماتی در راستای تولید سلاح هسته‌ای انجام داده باشد، به دست نیاورده‌اند. در آخرین گزارش در سال ۲۰۲۵، رییس امنیت ملی امریکا نیز به این موضوع اشاره کرد و حتی با واکنش تند خانم ترامپ مواجه شد. این نشان می‌دهد که کل این ماجرا، ساخت و پاخت اسراییل و امریکا بوده است.

 آنها با وجود اینکه اطلاعات خودشان نشان می‌دهد هیچ مدرکی دال بر پیگیری سلاح هسته‌ای توسط ایران وجود ندارد، همچنان این موضوع را پیش می‌برند. به نظر من، این ماجرا زمانی به پایان خواهد رسید که ایران بتواند جلوی این قطعنامه‌ها را بگیرد.

 این امر زمانی محقق می‌شود که ایران بهانه‌ها را از دست آنها خارج کند، زیرا آنها در طول این ۲۳ یا ۲۴ سال (از سال ۱۳۸۱ تاکنون) انواع و اقسام بهانه‌ها را مطرح کرده‌اند و این روند ادامه یافته است. حتی اگر مکانیسم ماشه را پشت سر بگذاریم، باز هم بهانه‌های جدیدی مطرح خواهند کرد.

ویژه روز
تصویر روز
خبر های روز