به روز شده در: ۱۶ شهريور ۱۴۰۴ - ۱۶:۳۰
کد خبر: ۷۱۱۹۶۶
تاریخ انتشار: ۰۹:۰۹ - ۱۶ شهريور ۱۴۰۴

مشکل وزارت خارجه این است که به صورت اقتضائی عمل می‌کنند

روزنو :تقریبا یک سال از عمر دولت چهاردهم و سکانداری عباس عراقچی بر سیاست خارجی این دولت می‌گذرد. در روز‌ها و هفته‌های آغاز به کار او (عراقچی) تصور می‌شد که عراقچی می‌تواند نفس تازه‌ای بر دیپلماسی ایران بدمد و تعاملات بین‌المللی را به سمت ثبات و توافق هدایت کند. اما اکنون، کارنامه او مورد انتقاد بسیاری از چهره‌های دیپلمات، سیاسیون و اهل قلم است.

مشکل وزارت خارجه این است که فاقد رویکرد حتی میان‌مدت است و به صورت اقتضائی عمل می‌کنند

انتقاد‌ها متنوع و چندوجهی هستند؛ از ضعف در تحلیل حقوق بین‌الملل گرفته تا بی‌توجهی به اصول دیپلماتیک و فقدان رویکرد راهبردی میان‌مدت و حتی وادادگی سیاسی در برابر برخی جریان‌های داخلی. در یک سال اخیر، اقدام‌ها و برخی سکوت‌ها یا انفعال‌های وزارت خارجه زیر ذره‌بین کارشناسان قرار گرفته است و این انتقادات بیش از آنکه جنبه شخصی داشته باشد، به پیامد‌های عملیاتی و اثرات بلندمدت سیاست خارجی ایران مربوط می‌شوند.

به گزارش روز نو نقد‌ها نشان می‌دهد که عراقچی در مواجهه با چالش‌های کلان بین‌المللی، گاهی به اقدامات اقتضائی و واکنشی اکتفا کرده و جایگاه ایران در معادلات جهانی را به مخاطره انداخته است.

 از سوی دیگر، رفتار‌های او در حوزه سیاست داخلی، نحوه بیان مواضع و نگاه به مذاکرات حساس بین‌المللی، نگرانی‌هایی را درباره تأثیر این روش بر امنیت، اقتصاد و مشروعیت حقوقی ایران ایجاد کرده است. این انتقادات، نه‌تنها از سوی دیپلمات‌های باسابقه، بلکه از سوی طیف گسترده‌ای از صاحب‌نظران و سیاست‌گذاران مطرح شده و نوع نگاه به وزارت خارجه را به‌عنوان نهادی که باید دارای استقلال، ابتکار و رویکرد هماهنگ باشد، مورد سؤال قرار داده است.

البته حامیان و موافقان عباس عراقچی، عملکرد یک‌ساله او در وزارت امور خارجه را در چارچوب شرایط ویژه و بی‌سابقه ایران ارزیابی می‌کنند که عملا امکان عمل آزاد و اتخاذ تصمیمات استراتژیک گسترده را از وی سلب کرده است.

به باور این گروه، مجموعه‌ای از بحران‌های هم‌زمان و فشار‌های داخلی و بین‌المللی، سکاندار دیپلماسی ایران را با محدودیت‌های جدی مواجه کرده است. از‌جمله این بحران‌ها، ترور اسماعیل هنیه، رئیس دفتر حماس در همان روز آغاز به کار دولت چهاردهم و پیامد‌های ناشی از آن است که فضای امنیتی و سیاسی منطقه را به‌شدت متشنج کرده و تصمیم‌گیری‌های حساس دیپلماتیک را دشوار کرده است.

هم‌زمان، تشدید درگیری با اسرائیل، ادامه عملیات وعده صادق و آثار آن نیز سطح توقعات داخلی و بین‌المللی از وزارت خارجه را افزایش داده و گزینه‌های عملیاتی عراقچی را محدود کرده است.

 علاوه بر این، بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید و تغییر سیاست‌های کلان ایالات متحده در قبال ایران، فشار‌های جدیدی بر دیپلماسی کشور وارد آورد که امکان اجرای برنامه‌ها و استراتژی‌های از پیش تعیین‌شده را دشوار کرده است.

مجموع این عوامل، به باور حامیان، سبب شده است عراقچی مجبور به اتخاذ رویکردی محتاطانه، واکنشی و غالبا اقتضائی شود، بدون آنکه بتواند از تمام ظرفیت‌های وزارت خارجه برای تحقق اهداف بلندمدت بهره‌برداری کند.

به این ترتیب، ارزیابی عملکرد وی باید در بستر این محدودیت‌ها و بحران‌های هم‌زمان صورت گیرد و نه صرفا از منظر نتایج ملموس و فوری سیاست خارجی. در همین راستا، موافقان و حامیان عباس عراقچی همواره بر این نکته نیز تأکید دارند که ارزیابی عملکرد وزیر امور خارجه نمی‌تواند فارغ از چارچوب ساختاری و نهادی جمهوری اسلامی ایران صورت گیرد.

به باور این گروه، ساختار تصمیم‌گیری و سیاست‌گذاری در عرصه دیپلماسی کشور به‌گونه‌ای است که محور‌های اصلی، خطوط کلان و راهبرد‌های بلندمدت سیاست خارجی در سطح نهاد‌های بالادستی ترسیم و ابلاغ می‌شود و وزیر امور خارجه، صرفا به‌عنوان یک کارگزار حرفه‌ای و مجری، موظف به اجرای این سیاست‌ها در چارچوب اختیارات مشخص و محدود خود است.

از این منظر، نقش عباس عراقچی نه به‌عنوان یک تصمیم‌گیرنده مستقل، بلکه به‌عنوان مدیری که باید اراده نهاد‌های بالادستی را در حوزه سیاست خارجی محقق کند، تعریف می‌شود. این دیدگاه معتقد است که محدودیت‌های ساختاری و چارچوب تعیین‌شده برای وزارت امور خارجه، به‌ویژه در شرایط حساس و پیچیده منطقه‌ای و بین‌المللی، عملا توان مانور و اتخاذ ابتکار‌های گسترده را از وزیر می‌گیرد و عملکرد او باید در بستر این محدودیت‌ها و وظایف تعریف‌شده تحلیل و ارزیابی شود.

به بیان دیگر، هرگونه قضاوت درباره موفقیت یا ناکامی عراقچی بدون در نظر گرفتن این واقعیت‌های نهادی، می‌تواند نادرست و ناقص باشد و تصویر دقیقی از توان دیپلماتیک کشور ارائه ندهد.

 اما بررسی مواضع منتقدان، با توجه به نقاط ضعف، انفعال‌ها و پیامد‌های احتمالی سیاست خارجی دولت چهاردهم و عملکرد عباس عراقچی در رأس وزارت امور خارجه، بخشی از چالش‌های ساختاری و رفتاری وزارت خارجه را روشن کرده و تصویری کلی از ناکارآمدی‌ها، فقدان ابتکار و تبعات حقوقی و دیپلماتیک سیاست‌های اخیر ارائه می‌دهد.

نقد ابوطالبی به ساده‌انگاری حقوق بین‌الملل

در جدیدترین مورد از انتقادات به عراقچی، حمید ابوطالبی، دیپلمات پیش‌کسوت و معاون سیاسی دفتر رئیس‌جمهور در دوره روحانی، در واکنش به گفته‌های سکاندار سیاست خارجی درباره «اسنپ‌بک» در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: اظهارات عجیب وزیر محترم خارجه درباره «اسنپ‌بک»، ساده‌انگارانه و کاملا غیرتخصصی است و با واقعیات حقوق بین‌الملل و تجربه تاریخی شورای امنیت همخوانی ندارد.

ابوطالبی تأکید کرده است که «اسنپ‌بک تنها بازگشت تحریم‌ها نیست، بلکه ایران را دوباره به ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد بازمی‌گرداند. طبق ماده ۴۱ این فصل، شورای امنیت می‌تواند ایران را به‌عنوان تهدیدی علیه صلح و امنیت بین‌المللی تلقی کند و اقدامات الزام‌آور را بر همه دولت‌ها واجب سازد». معاون روحانی در ادامه به پیامد‌های گسترده این موضوع اشاره کرده است و ضمن پرداختن به «پیامد‌های حقوقی»، «انزوای سیاسی و دیپلماتیک» و «پیامد‌های اقتصادی و امنیتی»، خطاب به عراقچی می‌نویسد: «جناب وزیر، اسنپ‌بک صرفا بازگشت تحریم‌های اقتصادی نیست، بلکه بازگشت ایران به ذیل فصل هفتم منشور و تثبیت جایگاه کشور به‌عنوان تهدیدی علیه صلح و امنیت بین‌المللی است.

 این جایگاه نه موقتی است و نه به آسانی قابل رفع». این نقد، به‌روشنی نشان می‌دهد که ضعف در فهم حقوق بین‌الملل و ساده‌انگاری پیامد‌های حقوقی و دیپلماتیک می‌تواند ایران را در وضعیت بسیار پیچیده و مخاطره‌آمیزی قرار دهد؛ وضعیتی که حتی اصلاح آن در بلندمدت نیز دشوار خواهد بود.

لزوم دیپلماسی نرم و غیرنظامی

پیش از انتقادات حمید ابوطالبی، محمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز در بخشی از مصاحبه اخیر خود که جنجالی شد، با تمرکز بر نحوه بیان و شیوه مذاکرات وزیر خارجه، عملکرد عراقچی را مورد نقد قرار داده است.

 صدر در این گفت‌و‌گو تصریح کرد: «وزیر خارجه باید دیپلماتیک حرف بزند، نباید جوری حرف بزند که گویی یک آدم نظامی است. احساس می‌کنم برخی سخنان او با نگاه به سیاست داخلی است. وزیر خارجه اگر وارد مسائل سیاست داخلی شود مطمئن باشید مشکل پیدا می‌کند».

وزیر در بحران؛ ناکارآمد یا محتاط؟

عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام معتقد است: «دیپلماسی موفق نیازمند ادبیات دیپلماتیک و تمرکز بر مذاکرات است، نه اقدامات و بیاناتی که بیشتر جنبه نظامی یا سیاسی داخلی دارند».

او اضافه کرد: «مذاکرات را باید زودتر شروع می‌کردیم، دیر شروع کردیم و در مذاکره هم باید بیشتر بازی می‌کردیم». به باور صدر: «عراقچی در مذاکرات هسته‌ای و بین‌المللی باید حساسیت‌ها و بن‌بست‌های احتمالی را پیش‌بینی کرده و شفاف به مسئولان و افکار عمومی منتقل کند». به گفته این دیپلمات اسبق کشورمان: «وزیر خارجه نباید نگران مخالفت برخی نهاد‌های دیگر باشد، بلکه باید با استقلال تصمیم‌گیری کرده و موضع کشور را به شکل دقیق ارائه دهد».

صدر همچنین به نقش بازی در مذاکرات اشاره می‌کند و بیان می‌دارد: «این کوتاه‌نیامدن لازم نیست بگویی اگر شما فلان کار را نکنی مذاکرات به نتیجه نمی‌رسد، باید بازی کرد».

 این دیدگاه بر ضرورت تفکیک سیاست داخلی و سیاست خارجی تأکید دارد و نشان می‌دهد که نگاه‌های داخلی و ملاحظات سیاسی نمی‌توانند جایگزین تحلیل دقیق دیپلماتیک شوند.

 نکته مهمی که صدر بر آن تأکید دارد، شفافیت و ابتکار در مذاکرات است. او معتقد است عراقچی باید پیش از رسیدن به بن‌بست یا شرایط بحرانی، تحلیل‌ها و احتمال پیامد‌ها را منتقل می‌کرد و ابزار‌های نرم دیپلماتیک را به‌طور کامل به کار می‌گرفت. به این ترتیب، انتقاد صدر نه‌تنها به نحوه بیان وزیر خارجه مربوط می‌شود، بلکه به فقدان مهارت‌های دیپلماسی نرم، زمان‌بندی مناسب مذاکرات و استفاده از ابتکارات دیپلماتیک برای کاهش فشار‌های بین‌المللی اشاره دارد.

فقدان ابتکار و ناکارآمدی ساختاری

عباس عبدی هم به صورت ساختاری به عملکرد وزارت خارجه و شخص عراقچی انتقاد کرده است و در همین باره می‌نویسد: «گرچه از ابتدا به حضور آقای عراقچی در وزارت امور خارجه و نیز رویکرد و ادبیات ایشان نقد‌هایی داشتم ولی بنا به ملاحظات شرایط و روابط خارجی کشور و نیز امید به اینکه در مرحله عمل بهبودی حاصل خواهد شد، از بیان عمومی آنها پرهیز کردم.

ولی اکنون به نظر می‌رسد که هرچه جلوتر می‌رویم مشکلات و پیچیدگی‌های مسائل خارجی کشور و نیز خطرات آن بیشتر می‌شود و در عین حال وزارت خارجه و در رأس آن شخص آقای وزیر نه‌تنها تهی از هر ابتکار و خلاقیتی است، بلکه با اظهارات نسنجیده و گاه متناقض، افزایش ناامیدی و ناکارآمدی این وزارتخانه را دامن می‌زند».

عبدی ضمن تأکید بر ضرورت استقلال نهادی و رعایت مرز‌های نقش‌ها، ادامه می‌دهد: «آقای عراقچی در مقام وزیر امور خارجه، نباید و نمی‌توانند مثل نظامیان یا یک نماینده مجلس حرف بزنند. همچنان که نظامی و نماینده هم نباید مثل وزیر خارجه سخن بگویند. متأسفانه مرز‌های استقلال نهادی را رعایت نمی‌کنند».

به گفته او، اظهارات اخیر عراقچی درباره شرط‌گذاشتن برای مذاکره با آمریکا، نشان‌دهنده فقدان تحلیل دقیق و ابتکار عملی است. کمااینکه تاکنون چند بار گفته‌اند به شرطی با آمریکا گفت‌و‌گو می‌کنیم که تضمین دهند وسط گفت‌و‌گو‌ها حمله نمی‌کنند.

این سخن باعث تعجب و حتی تأسف است. معنای مخالف آن چیست؟ عبدی همچنین فقدان رویکرد میان‌مدت را یکی از مشکلات اساسی وزارت خارجه می‌داند و می‌گوید: «مشکل وزارت خارجه این است که فاقد رویکرد حتی میان‌مدت است و به صورت اقتضائی عمل می‌کنند.

آنان برای آنکه یک رویکرد روشن و قابل فهم درباره مسئله هسته‌ای و با ابتکارات مناسب تعیین کنند و خواهان تمرکز فعالیت و مدیریت حول این رویکرد شوند و از تمام ظرفیت‌های موجود برای تحقق آن استفاده کنند.

 همچنان به‌تنهایی و به صورت اقتضائی عمل می‌کنند». عبدی ضمن اشاره به پیامد‌های سیاسی، حقوقی و اجتماعی بی‌توجهی به برداشت‌های عمومی و سیاست داخلی، تأکید می‌کند وزارت خارجه نیازمند بازنگری و استفاده بهینه از ظرفیت‌های دیپلماتیک کشور است تا از فرصت‌ها به شکل مؤثر بهره ببرد و از افزایش بی‌اعتمادی و ناکارآمدی جلوگیری شود.

تصویر روز
خبر های روز