نارضایتی مردم از بازیگر همیشه گریان تلویزیون
در این گزارش قصد نداریم تا به تحلیل و بررسی سریال ستایش بپردازیم فقط به همین نکته بسنده میکنیم که بنا به اخبار منتشره گویا قرار است فصل سوم سریال ستایش از پاییز سال جاری روی آنتن برود. در این گزارش میخواهیم به بهانه پخش سریال «بوی باران» به شخص خانم نرگس محمدی بپردازیم. او در سریال بوی باران نیز پس از یکسری اتفاقات پرتنش همسر خود را از دست میدهد و در سوگ همسر جوان از دست رفته لباس عزا به تن میکند و همان تبسّم کمرنگ نیز از لبانش رخت برمی بندد و ما در ادامه داستان او را در هیئت دختری افسرده و رنجور میبینیم که باز هم هیچ نشانهای از خوشبختی در زندگی اش به چشم نمیخورد و باز هم درماندگی و شوربختی است که در زندگی او موج میزند و گویی پایانی برای آن قابل تصوّر نیست.
این موضوع از چشم تیزبین مخاطبان تلویزیون پنهان نمانده است، کافی است تا در فضای مجازی به کامنتهای مرتبط با خانم نرگس محمدی نگاهی بیندازید. میتوان نارضایتی اغلب مخاطبان درباره شیوه بازی و نقشهای انتخابی او را رصد کرد.
آیا واقعا صدای نرگس محمدی اعصاب خرد کن است؟!
صدای نرگس محمدی از سوژههای مورد توجه کاربران فضای مجازی است. بدون شک فن بیان و سلطه بر صدا که بنا به گفته کارشناسان یک عنصر اصلی و شاخص ارزیابی توانایی بازیگر به شمار میرود از اهمیت بسیاری برخوردار است. بسیاری از ما به دلیل عدم آگاهی به فن بیان به جای سخن گفتن، ناله میکنیم. برای اینکه بتوانیم خوب و رسا صحبت کنیم باید مهارتهای فن بیان را بیاموزیم که عوامل مختلفی در آن دخیل هستند از جمله تمرین تنفس دیافراگمی و توانایی باز و بسته کردن دهان و... آگاهی از فن بیان باعث میشود تا صدای ما اعصاب خردکن، خشن، تو دماغی و ... به گوش نرسد.
یکی از کاربران در این باره نوشته: "اون صداش چقدر رو اعصاب میره"، کاربر دیگری مینویسد:" کلاً صدا و بازیش رو اعصابه". یکی دیگر از کاربران به نوع حرف زدن او خرده میگیرد و کاربر دیگری مینویسد: "نرگس محمدی رو تو فیلما دیدین بدونین فلاکت و بدبختی تو راهه... حتماً شوهرش هم میمیره".
نرگس محمدی در دنیای واقعیت
نرگس محمدی در دنیای واقعیت، شاد و خندان است، اغلب او را میبینیم که همراه با دوستانش میخندند و یا تصاویری از خارجگردیها و بازدید از جاذبههای توریستی کشورها را منتشر میکند.
نرگس محمدی آنطور که از شواهد و قرائن پیداست برای برون رفت از فضای تیره سریال هایش آنقدر قدرت انتخاب دارد که برایش نگران نشویم، اما نگرانی جای دیگری است، مخاطب سریالهای تلویزیون اغلب اقشار متوسط جامعه هستند، افرادی که شاید پس از یک روز پر مشغله کاری تلویزیون را روشن کنند، صرف نظر از مخاطبان شاد و بی دغدغه، ممکن است کارگری خسته از فعالیت روزانه با کوله باری از مشکلات خودش، دانشجویی که شاید در تشویش شهریه پایان ترم باشد، بیماری درمانده که با چشمهای خیس تلویزیون تماشا میکند و یا افسردهای که در انتظار جرقهای برای خودکشی است، شاهد گریهها و رختهای سیاه نرگس محمدی در نقش هایش باشد. پسای کاش اگر در فیلمها و سریالها قصد نمایش بیچارگی و اندوه انسانی را داریم، بازیگران آنقدر روی فن بیان و سایر عناصر بازیگری شان تسلط داشته باشند که به قول کاربران فضای مجازی، صدایشان روی مخ نباشد و با داشتن نمایشی حرفهای دُز اندوه سریال را بالا نبرند.