دولت رئیسی بیبرنامه و ناهماهنگ است
روزنو :سیدابراهیم رئیسی قبل از انتخابات ریاست جمهوری مدعی بود که برای همه مشکلات کشور راهکار دارد و با چند صد صفحه برنامه میخواهد مشکلات اقتصادی کشور را حل کند؛ اما حالا که سکان کشور را به دست گرفته به نظر میرسد که یا آن برنامهها کارساز نبوده یا از اساس برای اداره کشور برنامهای نداشته است. علی صوفی، فعال سیاسی اصلاحطلب و وزیر دولت اصلاحات در گفتوگو با «همدلی» وضعیت فعلی کشور را بررسی کرد و با بیان اینکه شرایط کشور بحرانی است، گفت: «اکنون با کوهی از مشکلات در کشور مواجه هستیم اما دولت ناهماهنگ و بیبرنامه ابراهیم رئیسی توانایی حل ریشهای مسائل کشور را ندارد.»
علی صوفی در گفتوگویی که داشت افزود: «این شرایط بحرانی تازه به وجود نیامده است. بهتدریج با چالشهایی در عرصه داخلی و خارجی مواجه شدیم و اکنون هرکدام از آن چالشها به یک بحران تبدیلشده است؛ مانند چالش انتخابات، مدیریت، اقتصادی، سیاستهای بینالمللی و... که همه دستبههم داده و اکنون ما را با یک بحرانهایی مواجه کرده است. کشور مدتی است درگیر این بحرانهاست.»
صوفی در ادامه تأکید کرد: «در بین همه این بحرانها، بحران ناکارآمدی مدیریت نه در عرصه دولت بلکه حاکمیت کشور و بحران اقتصادی بیش از همه به چشم میخورد و روزبهروز مشکلاتی را به وجود میآورد که راهحلی هم برای آن دیده نمیشود.»
وی اضافه کرد: «اقداماتی که از سوی دولت یا مجلس صورت میگیرد، حداکثر ممکن است مسکنهایی باشد که قدری درد و تحمل این مشکل را کم کند اما اصل مسئله به قوت خود باقی است؛ بنابراین این مشکل بعدازاینکه اثر مسکنها رفت باز خود را نشان میدهد.»
این کارشناس مسائل سیاسی خاطرنشان کرد: «شرایط کشور کاملاً بحرانی و آینده آن پرخطر کرده است بهطوریکه هرلحظه ممکن است با یک سری شورشهای اجتماعی مواجه شویم که نظیر آن را اخیراً هم مشاهده کردیم. مردم و اقشار کمدرآمد جامعه در اثر فشارهای معیشتی و اقتصادی هجوم میآورند و یک سری آشوبهایی را به پا کنند و در کشور ناامنی به وجود میآورند. به مغازهها و فروشگاهها حمله میکنند و هرکدام بهنوعی این را حق خود میدانند.»
صوفی با تأکید بر اینکه «متأسفانه جامعه آبستن حوادث است» اظهار کرد: «بااینحال بحران ناکارآمدی به قوت خود باقی است چراکه علل و عوامل آن به نهادهای قدرتی که در کشور پا گرفتهاند برمیگردد. این نهادها اجازه نمیدهند که مردم بتوانند سرنوشتشان را خودشان تعیین کنند بلکه اینها بهعنوان قیم مردم نقشآفرینی میکنند و اجازه نقشآفرینی به مردم بهویژه در عرصه انتخابات نمیدهند.»
وی با بیان اینکه «نقشآفرینی در انتخابات به معنی حق انتخاب سرنوشت و آینده است و مردم بهواسطه انتخابات نمایندگان خود را تعیین میکنند و به این وسیله پای تبعات آن نیز میایستند»، گفت: «من در طول زندگی اجتماعی و سیاسی خود دیدهام که بهطور مثال، بعد از دوم خرداد مردم چقدر آرام بودند، چون فردی به انتخاب خودشان رئیسجمهور شده بود، کسی را انتخاب کرده بودند که از طرف حاکمیت معرفی نشده بود و کاندیدای حاکمیت نبود. از آن بعد انگارنهانگار که مشکلی وجود داشت، کما اینکه این مشکلات یکشبه حل نمیشد و زمان میبرد اما مردم پای دولت و مشکلات ایستادند و دولت توانست برای مردم کار کند و آرامش ایجاد کند. در بازار، کار، سرمایه و کسبوکار چقدر رونق داشت. هنوز هم مردم دوران آقای خاتمی را بهترین دوران میدانند.»
صوفی تصریح کرد: «اگر ما اجازه میدادیم که مردم خودشان انتخاب کنند، آنوقت مردم پای انتخاب خود نیز میایستادند و ارتباط نمایندگان با مردم هم قطع نمیشد و البته نمایندگان هم نمایندگان واقعی مردم میبودند و درد مردم را میفهمیدند. اگر تصمیمی میگرفتند، مردم را آزار نمیداد و نگران نمیکرد و مردم اطمینان داشتند که تصمیمات به نفعشان است؛ چراکه نماینده به رای مردم احتیاج داشت و با رای مردم به مجلس راهیافته بود، نماینده خود را مطالبه گر مطالبات مردم در برابر حاکمیت میدانست و در برابر حاکمیت پرسشگر بود و به مردم پاسخگو بود.»
وی ادامه داد: «شرایط اکنون برعکس شده است چراکه نماینده میداند نماینده حاکمیت است و اگر شورای نگهبان با نظارت استصوابی کاندیداهای مورد تأیید مردم را رد صلاحیت نمیکردند، چنین فردی با حداقل رای نمیتوانست وارد مجلس شود. آنها میداند که باید تا ابد نوکری اربابان خود را کنند، پس چهکاری به مردم دارد. مردم نبودند که آنها را به مجلس فرستادهاند.»
صوفی خاطرنشان کرد: «چنین موضوعاتی موجب شده تا شایستهسالاری در کشور محو شود و وقتی شایستگان از عرصه مدیریت خارج شدند ناکارآمدی پدیده غالب روز میشود و همه میبینند که دولت کارآمد نیست و نمیتواند مشکلات را حل کند و حتی بهتر است که اقدام نکند چراکه هر اقدامی کند به ضرر مردم انجام میدهد.»
این فعال سیاسی اصلاحطلب یادآور شد: «اکنون با کوهی از مشکلات در کشور مواجه هستیم و دولتی که روی کار آمده است، دولتی بوده که رقیب دولت قبل بود و بهطور مشخص در سال 96 در مقابل رئیسجمهور وقت صفآرایی کرده بود و مدعی بود رئیسجمهور وقت کارایی نداشته و اگر آنها بیایند اوضاع را گلستان میکنند که در نهایت شکست خوردند.»
وی افزود: «سال گذشته ابر، باد و مه و خورشید و فلک دستبهدست هم دادند تا این بار آقای رئیسی پیروز انتخابات باشند اما آقای رئیسی نه یک روز تجربه مدیریت اجرایی داشت و نه اینکه از کار اجرایی سردرمیآورد.»
این فعال سیاسی اصلاحطلب گفت: «آقای رئیسی از روز اول سفرهای استانی را شروع کرد. انگارنهانگار که رئیسجمهور با رئیس قوه قضاییه تفاوت دارد. انگارنهانگار که ایشان اگر به دنبال بهبود اوضاع کشور است بهتنهایی و با حضور در استانها نمیتواند این کار را انجام دهد. ایشان باید در مرکز و با کمک تیمهای قوی که در دولت تشکیل داده، برای اجرای برنامهها و دسترسی به اهدافی که شعار دادهاند، اقدام کند اما اساساً ایشان با شیوه پوپولیستی به کار خود ادامه داد و این نشان داد که شاکله این فرد اصلاً ریاست جمهوری نیست و اصلاً متوجه نیست که در کجا قرارگرفته است و چگونه میتواند مشکلات مردم را حل کند.»
صوفی گفت: «آقای رئیسی در مراسم افطاری امسال نیز از سوی مقام معظم رهبری تذکر گرفتند که مردمی بودن صرفاً رفتن به استانها نیست. در حالی مقام رهبری صراحتاً این موضوع را به آقای رئیسی گوشزد کردند که ایشان رفتن به استانها را تأکید میکردند اما نه به این شکل که کار کشور و دولت را رها کرده و حساسیتی نداشته باشد.»
وی ادامه داد: «تیم اقتصادی دولت و هماهنگی بین تیم اقتصادی برای تصمیمگیری و اجرا رهاشده است و حتی در انتخاب افراد برای این پستها هم توجه کافی نبود بلکه صرفاً در جهت سهم خواهی جریانهایی که به وی رای داده بودند، پستهای دولتی تقسیم شد. همینطور کاندیداهای پیشین را نیز در کنار هم به کار گرفته شد که بلافاصله تعارض و مشکلاتی به وجود آمد.»
صوفی در ادامه اظهار کرد: «اکنون نیز اعضای دولت وقتی میخواهند کار کنند، به دلیل اینکه توانایی اداره امور به دلیل عدم سابقه کار اجرایی ندارند، کاری را پیش نمیبرند. نداشتن سابقه کار و مدیریت اجرایی در سطح کلان موجب شده تا شایستهسالاری و ارزش نیروهای متخصص و با سابقه را ندانند و بهراحتی همانند اوایل انقلاب، همه نیروهای کارآمد را پاکسازی کردند، سپس اقوام بستگان، دوستان و... که هیچ سابقه کارشناسی نداشتند، بر رأس امور گذاشتند. این امر موجب شد تا صدای مجلسی که همسو با خودشان است، نیز بلند شود.»
این کارشناس مسائل سیاست داخلی گفت: «با این شرایط ما از بهبود اوضاع کشور پشیمان شدیم و صرفاً از آقای رئیسی میخواهیم که قیمت ارز را در همان محدودهای که تحویل گرفته است، تثبیت کند. ما دیگر انتظار برطرف کردن گرانیها و ارزان شدن کالاها را نداریم بلکه تنها خواست ما این است که گرانیها در همان سطحی که بوده، بماند؛ اما آقای رئیسی را هیچوقت نمیشد پیدا کرد چراکه مدام در سفرهای استانی بود و وزرا هم در مرکز علاف و سرگردان بودند. آنها به چه کسی برای هماهنگی و برای حل اختلاف موجود میتوانستند مراجعه کنند. در نتیجه حاصل کار این شد که در کمال تعجب این حاکمیت یکدست در اندک زمانی که از استقرار دولت نگذشته بود، از عملکرد دولت تبری جستند.»
وی افزود: «همین موضوع موجب شد تا ائمه جمعه در خطبههای اخیر خود به مشکلات مردم اشاره کنند و به دولت تذکر دهند و از دولت بخواهند که به مشکلات مردم و بلاتکلیفی مردم توجه کنند.»
صوفی گفت: «دولت نمیداند مسئله چیست؟ آدم ممکن است تب کند اما تب مشکل است، مسئله نیست. مسئله عفونتی است که در بدن به وجود آمده است و طبیب باید آن را برطرف کند. اگر عفونت برطرف نشود مشکل همچنان به قوت خود برقرار است حالا هرچه قرص تببر بخورید همچنان بیفایده است.»