روحیه جهادی و یک سال سابقه کار، شروط انتصاب مدیران ارشد دولتی+دو جدول
روزنو :دولت سیزدهم برای انتصاب مدیران سطح ۱ تا چهار دولتی، فاکتورها و ویژگیهای قبلی مندرج در جدول شماره ۱ شرایط انتصاب مدیران را چند درجه سهلتر کرده، به طوری که یک مدیر عملیاتی یا پایه، با یک یا دو سال سابقه کار در دولت یا بخش خصوصی، میتواند مدیر یک سازمان و نهاد حساس دولتی شود.
شورای عالی اداری به ریاست سید ابراهیم رئیسی در یکصد و هشتاد وهشتمین جلسه مورخ ۳۱/۰۱/۱۴۰۱، در اجرای ماده ۵۷ قانون مدیریت خدمات کشوری با هدف بهرهگیری از توانمندیهای جوانان شایسته کشور برای تصدی پستهای مدیریتهای حرفهای و افزایش نقش آنان در مدیریت اجرایی کشور و همچنین بهبود کیفیت فرایند شناسایی استعدادهای مدیریتی و انتخاب و انتصاب مدیران با رویکرد رقابتپذیری و عدالت محوری، بنا به پیشنهاد سازمان اداری و استخدامی کشور تصویب کرد که جدول جدیدی را جایگزین جدول شماره ۱ شرایط عمومی انتصاب به سمتهای مدیریتی کند. جدول شماره ۱ به شماره ۵۷۹۰۹۵ و مصوب ۰۱/۰۴/۱۳۹۵ همین شورا بود.
در جدول جدید مورد تصویب شورای عالی اداری که به امضای رییس جمهور رسیده، شرایط عمومی مدیران (از مدیر عملیاتی تا ارشد) اینگونه ذکر شده است
که آنها باید دارای "روحیه جهادی"، "مسئولیت پذیری"، "مهارتهای ارتباطی"، "آیندهنگری"، "تفکر راهبردی"، "هدف گرایی"، "هدایت عملکرد"، "نظارت و کنترل"، "تیم و شبکهسازی"، "نوجویی و تفکر خلاق"، "تفکر تحلیلی و حل مسئله"، "هدفگرایی و هدایت عملکرد"، "تعهد و تعلق سازمانی"، "نگرش فرایندی"، "برنامه ریزی" و "هماهنگی" باشد.
تمامی ویژگیهای عمومی مورد ذکر برای انتصاب یک مدیر به گونهای عمومی و قابل تفسیر و گاه گنگ طراحی شده، که برخی از واژهها مانند، نگرش فرایندی، مهارت ارتباطی، هدف گرایی و تفکر خلاق به کلی نامفهوم است و قابل تعمیم به هر فردی است. با توجه به اینکه ارزیابها میتوانند با اعمال سلیقه هر شخصی را دارا یا فاقد این صفات بداند، هر شخصی میتواند ادعا کند که دارای همه این فاکتورها هم هست.
البته به نظر میرسد موارد فوقالذکر در جدول شماره یک که مصوب سال ۹۵ بوده نیز کم بیش وجود دارد. گرچه جدول شرایط تخصصی تا حدودی برای انتصاب مدیران، سختگیرانهتر تهیه و تنظیم شده، اما از همین جدول شرایط عمومی میشود به راحتی نتیجه گرفت که آن جدول را هم میتوان دور زد و یک شخص به صرف اینکه جهادی و الی آخر... تشخیص داده شد، در کسب دیگر عنوانها و امتیازات نیز راههایی برایش پیدا شود.
اما عمده تغییراتی که جدول شرایط عمومی انتصاب برای سمتهای مدیریتی به خود دیده سابقه کار و اضافه شدن سابقه کار در مشاغل مرتبط غیر دولتی است. در جدول شماره ۱ مصوب سال ۹۵، یک مدیر عملیاتی باید حداقل ۳ سال سابقه خدمت دولتی، مدیر پایه ۴ سال، مدیر میانی ۶ سال و مدیر ارشد ۱۰ سال سابقه خدمت دولتی داشته باشد. طبق جدول شماره یک مصوب سال ۹۵ شورای عالی اداری یک مدیر میانی باید حداقل ۳ سال سابقه مدیریتی در سطح قبلی (مدیر پایه) را دارا باشد و یک مدیر ارشد باید حداقل ۴ سال سابقه مدیریت در سطح قبلی (مدیریت میانی) در کارنامه خود داشته باشد.
در جدولی که شورای عالی اداری به ریاست سید ابراهیم رئیسی، در تاریخ دوم خرداد ۱۴۰۱ تصویب و جایگزین جدول شماره ۱ مورد اشاره کرد، تغییرات و تخفیفات قابل تاملی برای انتصاب مدیران دولتی داده شده است. از جمله مدیر عملیاتی که در ردیف ۱ این جدول قرار میگیرد بجای سه سال سابقه کار خدمت مرتبط دولتی، با یک سال سابقه کار آن هم نه فقط دولتی که در یک سازمان یا مکان غیر دولتی حائز اولین فاکتور برای انتصاب است.
بر اساس همین گزارش، یک مدیر پایه که تا پیش از این چهار سال سابقه خدمت مرتبط دولتی در ردیف دو جدول شماره ۱ شرایط عمومی انتصاب مدیران بود، حال با این مصوبه شورای عالی اداری دولت سیزدهم، تنها نیاز به ۲ سال سابقه کار مرتبط دولتی و حتی غیر دولتی دارد. به عنوان مثال اگر شخصی دو سال در کار معامله سیمان و دیگر مصالح ساختمانی در بخش خصوصی بوده، امروز این مصوبه مجوز میدهد که مثلا به عنوان مدیرکل عمرانی یک وزارتخانه منصوب شود.
در سومین و چهارمین سطح که سطوح عالی مدیریتی هستند، مانند معاون وزیر یا معاون رئیس جمهور و یا مثلا مدیرکل یا مدیر عامل سازمان تامین اجتماعی که یکی از گستردهترین و پولدارترین سازمانهای دولتی است- تخفیفهای ویژهتری نسبت به گذشته لحاظ شده است. در سومین سطح جدول شماره یک شرایط عمومی انتصاب مدیران، مدیر در معرض انتصاب میبایست حداقل ۶ سال سابقه کار دولتی مرتبط داشته و همچنین حداقل ۳ سال سابقه مدیریت در سطح قبلی (مدیریت پایه) را تجربه کرده باشد. در جدول جایگزین آقای رئیسی، برای انتصاب مدیری در این سطح، ۶ سال سابقه کار مرتبط به ۴ سال خدمت دولتی یا "غیر دولتی" کاهش یافته و همچنین ۳ سال تجربه مدیریت در سطح قبلی به ۲ سال کاهش یافته است.
چهارمین و مهمترین سطح مدیریتی که اهمیت و حساسیت آن در پاراگراف قبل مورد اشاره قرار گرفت، در مورد مدیران ارشد است. در جدول شماره ۱ مدیر میبایست ۱۰ سال سابقه خدمت دولتی مرتبط داشته باشد و از سویی حداقل ۴ سال در سطح قبلی (مدیریت میانی) مدیریت کرده باشد، مصوب شده که شخصی با ۶ سال سابقه خدمت دولتی یا "غیر دولتی" و ۳ سال مدیریت در سطح قبلی، حائز شرایط عمومی انتصاب در بالاترین سطح مدیریت در کشور است.
هر دو جدول مصوب سالهای ۱۳۹۵ و ۱۴۰۱ را اینجا ببینید و مقایسه کنید
استدلال دولت انقلابی سیزدهم، در واقع همان شعار همیشگی آنها، یعنی جوانگرایی است، اما با توجه به اینکه در خاستگاه سیاسی نیروهای انقلاب، افراد سابقه دار یا خیلی مسن و یا بازنشسته هستند -مانند اعضای حزب موتلفه-، یا خیلی جوان و بدون رزومه و تخصص هستند، به همین دلیل و با توجه به شعار جوانگرایی، جدول اخیر را جایگزین جدول شماره ۱ کرده اند که دستشان برای انتصابات گسترده در کشور باز باشد. البته جدول شماره ۱ هم آنچنان تعریفی نبود و وقتی به بخش ویژگیهای عمومی مورد نیاز یک مدیر برای انتصاب به آن نگاه کنیم، خواهیم دید که شرایطی مانند روحیه جهادی، مسئولیت پذیری، مهارتهای ارتباطی، آیندهنگری، تفکر راهبردی، هدف گرایی، هدایت عملکرد، نظارت و کنترل، تیم و شبکهسازی، نوجویی و تفکر خلاق، تفکر تحلیلی و حل مسئله، هدفگرایی و هدایت عملکرد، تعهد و تعلق سازمانی، نگرش فرایندی، برنامه ریزی و هماهنگی در آن نسخه هم موجود است. فاکتورهایی باز و قابل تفسیر و که یک ارزیاب با اعمال سلیقه میتواند هر کسی را حائز آن تشخیص و حتی یک شخص توانمند را فاقد آنها معرفی کند.
در بخشی از مصوبه شورای عالی اداری آمده است که رئیس جمهور با هدف بهره گیری از توانمندیهای جوانان شایسته کشور (بخوانید جوانان جریان موسوم به انقلابی) شرایط عمومی انتصاب اشخاص به سمتهای مدیریتی را اصلاح کرد و جدول جدیدی را جایگزین جدول شماره ۱ شرایط عمومی انتصاب مدیران کرده است. جای نگرانی اتفاقا نه از بحث به کارگیری جوانان که استفاده نادرست از یک شعار تهی از اصالت است. حتما باید جوانان در گردش اداری و گردش نخبگان کشور قرار گیرند، چون مدیران با تجربه قدیمی عمر حضرت نوح که ندارند، اما اگر شخص جوانی حتی با انگیزه و سالم، در جای نادرست و نامربوط، اما در یک سطح مدیریتی عالی منصوب شود، هم به خود او از این حیث که خود را نیازمند آموختن نخواهد دانست ضربه وارد میشود و هم به کشور و سیستم اداری. از طرفی هم باعث میشود که کادرهای با سواد، متخصص و نخبه به حاشیه رانده شده و کشور از سرمایه آنها محروم شود.
چه خوب است دولت سیزدهم و شخص سید ابراهیم رئیسی در اینگونه مسائل مهم و حساس، تمرکز و بازنگری بیشتری کند و هر چه زودتر مانع ریزش مجربها و نخبگان شده و از طرفی هم با اتکا به همان شعار جوانگرایی، جوانان مورد نظر خود را در سطوح اداری پایین به کار گیرند که بتوانند از ظرفیت مدیران مجرب بهره گیرند و هم جوانان مراتب اجرایی را در یک بستر سالم و روند طبیعی طی کنند.