به روز شده در: ۱۹ بهمن ۱۴۰۳ - ۰۰:۵۵
کد خبر: ۶۷۵۰۰۱
تاریخ انتشار: ۰۰:۱۵ - ۱۹ بهمن ۱۴۰۳

در تهران چهره هیچ زنی را نمی‌توان دید

روزنو :اینکه زنان ایران عقب‌افتاده و نادان هستند، اشتباه محض است. آن‌ها گرچه تحصیل‌کرده و آشنا به تمدن غربی نیستند، اما به هیچ وجه کودن هم نیستند... سیاست‌بازی، توطئه و اعمال نفوذ در ایران به مقادر زیادی بستگی به نقشی دارد که زنان در آن بازی می‌کنند.

خبرآنلاین: یکی از منابع جالب توجه برای دانستن وضعیت زنان در تاریخ معاصر ایران، سفرنامه غربیان است. آن‌ها به دلیل تفاوت نوع پوشش زنان و حضور آنان در جامعه بین ایران و کشورهای خودشان، کوشیده‌اند در این زمینه دیده‌های‌شان را با جزئیات به قلم آورند. اس.جی.دبلیو بنجامین نخستین سفیر ایالات متحده آمریکا که در دوران ناصرالدین‌شاه در ایران به سر می‌برد نیز یکی از همان‌هاست. او در خاطرات خود که با عنوان «ایران و ایرانیان در عصر ناصرادالدین‌شاه قاجار» در ایران ترجمه شده وضعیت زنان ایران را از نوع پوشش و حضورشان در اجتماع این‌گونه توصیف کرده است:

ایران در دنیا معروف به کشور شعر و گل و افسانه است و من تعجب می‌کنم و از خودم سوال می‌کنم شعرای ایران که نمی‌توانند و اجازه ندارند زنان را ببینند چگونه می‌توانند درباره جذابیت و زیبایی چشم و ابرو و زلف و اندام آن‌ها شعر بگویند؟! در تهران چهره هیچ زنی را نمی‌توان دید مگر آن‌که نصرانی، ارمنی و یا گبر (زرتشتی) باشد، و بقیه زنان در حجاب کامل هستند و روبنده‌ای که روی سر می‌اندازند حتی صورت آن‌ها را هم می‌پوشاند. خانه‌های ایرانی‌ها عموما طوری ساخته می‌شود که از خارج نمی‌توان داخل آن‌ را دید و کاملا از انظار خارجیان پنهان است. هیچ پنجره‌ای به خیابان یا کوچه ندارند که یک بیگانه بتواند از آن نظری به داخل خانه بیفکند. خانه‌ها مشتمل بر چند حیاط با حوض‌های آب و باغ و باغچه پر از گل و گیاه است. در قسمت اصلی ساختمان آقای خانه روزها اقامت دارد و به کار می‌پردازد و کارش که تمام شد شب‌ها به اندرون می‌رود. اندرون قسمتی از خانه است که اختصاص به زنان دارد و عده‌ای خواجه از آن مراقبت می‌کنند. هیچ مردی جز آقای خانه اجازه ورود به اندرون را ندارد. وقتی آقا در اندرون است هیچ‌کس نمی‌تواند مزاحم او شود و به کسانی که سراغ او را می‌گیرند کافی است گفته شود: «آقا در اندرون است.» در واقع اندرون یک پناهگاهی است که شخص از دست مزاحمان می‌تواند به آن‌جا روی آورد و چه خوب بود که در آمریکا هم چنین پناهگاهی وجود می‌داشت. اندرون در ایران، به منزله باشگاه‌های اروپا و آمریکاست. در ایران تاسیس باشگاه، تئاتر و امثال آن، که برای تفریحات شبانه به کار می‌روند، ممنوع است. شاید اگر زنان ایران بخواهند امکان داشته باشند که این مقررات و رسوم تغییر پیدا کند، اما آن‌ها از وضع خود شکایتی ندارند و از آن راضی‌اند و بنابراین مخالفتی با استمرار آن نمی‌کنند.

6177173

اما اگر عجولانه قضاوت و نتیجه‌گیری شود که زنان ایران عقب‌افتاده و نادان هستند، اشتباه محض است. آن‌ها گرچه تحصیل‌کرده و آشنا به تمدن غربی نیستند، اما به هیچ وجه کودن هم نیستند و در امور اجتماعی و سیاسی کشور نفوذ دارند و در پشت پرده خیلی کارها با مشارکت و مساعی آن‌ها می‌گذرد. چیزی که هست، نفوذ زنان ایران جنبه آشکاری ندارد و خارجی‌ها در نظر اول به آسانی از آن مطلع نمی‌شوند. مثلی است معروف که می‌گوید: «از صاحب قدرت نباید ترسید، بلکه از عواملی که این صاحب قدرت را تحریک می‌کنند و پشت سر او هستند باید وحشت داشت.» در ایران وضع چنین است و زنان در دربار و مواضع قدرت نقش موثر ولی پشت‌پرده دارند. گذشته از این، استعدادهای بسیاری در اندرون‌ها و داخل حرمسراها وجود دارد؛ زنانی که در موسیقی، شعر، نقاشی، قلاب‌دوزی و در عین حال سیاست و دیپلماسی به مرحله استادی رسیده‌اند. سیاست‌بازی، توطئه و اعمال نفوذ در ایران به مقادر زیادی بستگی به نقشی دارد که زنان در آن بازی می‌کنند. وقتی یکی از رجال ایران بخواهد برای انجام دادن کاری مقامی را تحت نفوذ خود قرار دهد، یکی از زنان خود، یا همه آن‌ها را واسطه قرار می‌دهد و زنان او با همسران مقامی که مورد نظر است یا با همسران کسی که با آن مقام دوست و آشناست ملاقات می‌کنند و با چرب‌زبانی و تقدیم هدایا و دادن وعده و وعید از آن‌ها می‌خواهند که شوهرشان را وادار به عملی کردن آن منظور بنمایند. بسیاری از دسیسه‌بازی‌ها و اعمال نفوذها در ایران به همین ترتیب صورت می‌گیرد، یعنی نقش زنان در پشت پرده ایفا می‌گردد.

حجابی که زنان ایران در کوچه و خیابان دارند به تصور خارجی‌ها برای زنان ناراحت‌کننده است، در حالی که این‌طور نیست و این حجاب از جهات زیادی به نفع آن‌هاست. به همین دلیل است که زنان به هیچ وجه درصدد برنمی‌آیند این وضع و حجاب را تغییر دهند. زنان در این حجاب بسیاری از دسیسه‌ها و کارهایی را که می‌خواهند به راحتی انجام می‌دهند. با این لباس و حجاب که از سر تا پا را به کلی می‌پوشاند، یک زن می‌تواند به هر کجا که بخواهد برود، بدون آن‌که کسی او را بشناسد، زیرا هیچ‌کس حتی شوهرش هم نمی‌تواند روبنده را در خیابان و کوچه از روی صورت او بردارد؛ اگر چنین کاری کند به سختی مجازات و در پاره‌ای موارد اعدام خواهد شد. از طرف دیگر، اگر زنی بخواهد صورت خود را نشان مردی دهد و از او دلربایی کند، این امکان را خواهد داشت که در یک فرصت مناسب روبنده‌اش را کنار بزند و چشم و ابرویش را به اصطلاح به مرد مورد علاقه‌اش بنمایاند. بدین ترتیب زنان تهران هرجا که مایل باشند می‌توانند بروند بدون آن‌که کسی از هویت آن‌ها مطلع گردد. فقط زنان حرمسرای شاه و فرزندان آن‌ها از این مزایا محروم هستند و هرجا که بخواهند بروند عده‌ای همراه آن‌ها خواهند بود. این عده از افراد گارد سلطنتی هستند که به فاصله کمی در جلو و عقب این زنان حرکت و راه را به اصطلاح باز می‌کنند. معمولا وقتی زنان حرمسرای شاه بخواهند به خارج بروند قبلا مراتب به اهالی خیابان‌ها و کوچه‌هایی که زنان حرمسرا از آن‌جا می‌گذرند اطلاع داده می‌شود؛ کلیه مغازه‌ها و دکان‌های مسیر باید ببندند و افراد نیز سعی می‌کنند که خود را از آن مسیر دور نگه دارند، به همین علت تا چندی پیش حتی سفارتخانه‌های خارجی هم جرأت نمی‌کردند پنجره‌ای به طرف خیابان یا کوچه داشته باشند و ماموران گارد اگر مردی را در مسیر زنان حرمسرا می‌یافتند او را دستگیر و اعدام می‌کردند. حتی اگر آن مرد روی خود را به دیوار هم می‌کرد که زنان حرمسرا را نبیند باز از مجازات معاف نمی‌شد و شلاق می‌خورد و به حبس می‌افتاد.

اما لباس زنان در داخل خانه با لباس خارج اختلاف زیادی دارد. لباس‌های داخل خانه زنان سابقا شیک‌تر و مجلل‌تر از امروز بود. لباس‌هایی که اکنون معمول است از نوع لباس‌های کوتاه است که اندام را بیشتر می‌نمایاند. فرم و شکل لباس خانه زنان از طبقات بسیار عالی تا فقیر مشابه یکدیگر است و فقط از نظر نوع پارچه، رنگ، قلاب‌دوزی، گل‌دوزی و کارهای دستی‌ای که روی آن‌ها شده است از یکدیگر متمایز می‌شوند.

بدین ترتیب لباس زنان ساده‌تر از لباس مردان است و به مراتب ارزان‌تر تمام می‌شود. (۱۴۰۰، ص ۱۲۰-۱۲۳)

ویژه روز
عکس روز
خبر های روز