
توانایی هستهای ایران قابل مذاکره نیست!
نشست فصلی شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی قرار است در روزهای ۱۹ یا ۲۰ خرداد (۹ و ۱۰ ژوئن) برگزار شود.
به گزارش روز نو، در این میان امریکا به همراه تروییکای اروپایی قصد دارند در اقدامی هماهنگ قطعنامهای علیه برنامه هستهای ایران به تصویب برسانند و آن را به شورای امنیت ارجاع بدهند. این اقدام هماهنگ و به رهبری واشنگتن در حالی اجرایی میشود که تاریخ برگزاری دور جدید مذاکرات ایران و امریکا همچنان در هالهای از ابهام قرار دارد. گروهی از ناظران مدعیاند احتمالا تا پیش از برگزاری نشست فصلی شورای حکام تاریخ معینی برای دور ششم مذاکرات تعیین نخواهد شد. این درحالی است که پیشتر نیز دونالد ترامپ، رییسجمهور سابق امریکا، مدعی بود که توافق نزدیک است و پیامهایی از سوی واشنگتن به همراه پیشنهادهای ادعایی برای مدیریت برنامه هستهای ایران ارسال شده است. هرچند ارسال پیشنهاد توسط میانجی عمانی به تایید مقامات رسمی کشورمان رسیده، اما ایران بارها تأکید کرده است که هر طرحی که منجر به توقف غنیسازی خارج از خاک کشور شود، عبور از خط قرمزهای تهران است و غیر قابل پذیرش است. در همین حال، گزارش ادعایی رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی که در آن ادعا شده ایران همکاری لازم را با آژانس نداشته و درباره برخی نقاط اعلامنشده اطلاعات شفافی ارائه نکرده به تنش میان ایران با غرب بالاخص تروییکای اروپایی دامن زده؛ سه بازیگری که تلاش دارند از اهرم ماشه به عنوان اهرم فشار علیه تهران استفاده کنند. در همین راستا سازمان انرژی اتمی ایران و وزارت امور خارجه در بیانیهای مشترک گزارش ادعایی نهاد پادمانی را رد و آن را غیرواقعی و سیاسی خواندند. همزمان عباس عراقچی، وزیر امور خارجه کشورمان نیز به سه کشور اروپایی درباره محاسبات نادرست احتمالیشان هشدار داده است. با این همه و بهرغم هشدارهای جدی ایران رسانههای غربی مدعیاند قطعنامه مذکور به احتمال زیاد در شورای حکام تصویب خواهد شد. با این حال، گروهی از ناظران به نقل از رسانههای غربی بر این باورند این قطعنامه به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع نخواهد شد. به ادعای این گروه، اما حتی در صورت عدم ارجاع، این قطعنامه میتواند بهطور مستقیم روند مذاکرات تهران و واشنگتن را تحتالشعاع قرار دهد. چرا که طبیعی است در هر صورت، ایران بیتردید به این اقدام مخرب و تحریکآمیز و هماهنگ دول غربی واکنش نشان خواهد داد و این گزاره میتواند فضای آتی رایزنیهای تهران و واشنگتن را تحت تاثیر قرار بدهد. به این بهانه «اعتماد» با هدف ارزیابی و بررسی تاثیرگذاری تصویب احتمالی قطعنامه ضدایرانی و کنش غرب بالاخص تروییکای اروپایی بر روند رایزنیهای تهران و واشنگتن و همچنین واکنشهای احتمالی ایران به تصویب چنین قطعنامهای با حسن بهشتیپور، پژوهشگر مسائل بینالملل و مرتضی مکی، کارشناس مسائل اروپا گفتوگو کرده است. بهشتی پور در گفتوگو با «اعتماد» ضمن اشاره به ادعاهای اخیر دول غربی مبنی بر ارجاع قطعنامه ضدایرانی به شورای امنیت بر این باور است امریکا و اروپا بازی روانی جدیدی را برای تحت فشار گذاشتن ایران آغاز کردهاند. مکی نیز همزمان بر این باور است هرچند ارجاع قطعنامه ضدایرانی شورای حکام به شورای امنیت منتفی است، اما قطعا منجر به بروز واکنشهای حداقلی و حداکثری از سوی ایران خواهد شد.
مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
حسن بهشتیپور: توانایی موشکی ایران قابل مذاکره نیست و ادعاها درباره آن بازی روانی غرب علیه تهران است
حسن بهشتیپور، پژوهشگر مسائل بینالملل در پاسخ به سوال «اعتماد» مبنی بر بررسی پاسخ احتمالی به پیشنهادهای ادعایی واشنگتن در باب برنامه هستهای کشورمان گفت: بهواقع از جزییات طرحی که امریکا ارائه داده، اطلاع دقیقی در اختیار نداریم. برخی نکات در رسانههای غربی مطرح شده، اما نمیدانیم این جزییات تا چه اندازه دقیق و معتبر هستند. نکته دیگر این است که اصولا ترامپ، دو یا سه هفته پیش از آنکه پیامی رسمی برای ایران ارسال کند، در رسانهها در باب مواضع خود مواضعی ضد و نقیض اتخاذ کرد. این نشان میدهد که طرف مقابل، پیش از ارسال پیام، عملیات روانی را آغاز کرده؛ عملیاتی که در بستر آن، ایران در موقعیتی قرار میگیرد که اگر پیشنهاد را رد کند با یک چالش روبهرو میشود و اگر آن را بپذیرد، با چالش دیگری مواجه خواهد شد. بهشتیپور در ادامه با اشاره به موضعگیری مهم رهبر انقلاب گفت: ایشان صراحتا اعلام کردند که این پیشنهاد با اصل گزاره «ما میتوانیم» در تعارض است. رهبر انقلاب، به عنوان فردی مطلع که به متن دسترسی دارد، اعلام کردهاند که ایالات متحده میخواهد ایران را از یک پتانسیل مهم که میتواند در راستای استقلال و پیشرفت علمی کشور استفاده شود محروم کند. بنابراین پذیرش چنین پیشنهادی عملا به معنای زیر سوال بردن اصل «ما میتوانیم» خواهد بود. این پژوهشگر روابط بینالملل در ادامه گفتوگویش با «اعتماد» تاکید کرد: حال این پرسش مطرح میشود که وقتی رهبر انقلاب با چنین صراحتی درباره این پیشنهاد صحبت میکنند، از نگاه ما پژوهشگران، این تحلیل طبیعی به ذهن میرسد که ایران این پیشنهاد را رد کرده است. به گفته بهشتیپور البته، یک نکته مهم دیگر جزییات مذاکرات هستهای است. اینکه طرفین به چه چیزهایی قائل هستند، اهمیت دارد. رسانههای غربی مدعیاند که ایران حاضر شده برای یک دوره محدود، غنیسازی اورانیوم را صرفا برای تأمین نیازهای داخلی خود انجام دهد و در بلندمدت، نیازهای غنیسازی خود را از طریق یک کنسرسیوم بینالمللی تأمین کند. اگر این روایت درست باشد، روشن است که چنین طرحی از سوی ایران رد خواهد شد و بعید است که مورد پذیرش قرار بگیرد. این کارشناس مسائل سیاست خارجی در ادامه خاطرنشان کرد: پیشتر نیز طرحی مطرح بود که ایران، عربستان، امارات و امریکا در قالب یک کنسرسیوم، در داخل ایران سرمایهگذاری کنند و محصول غنیسازیشده بهطور مشترک در اختیار امارات و عربستان قرار بگیرد. در این چارچوب، قرار بود دانش فنی نیز در اختیار امارات و عربستان قرار بگیرد؛ چرا که کشورهای غربی حاضر به ارائه مستقیم چنین فناوریای به آنها نیستند و همین مساله انگیزهای برای مشارکت این کشورها در طرح ایران ایجاد میکرد. به گفته بهشتیپور، اما در بازه زمانی مساله تغییر کرد و ناگهان این طرح به شکل دیگری ارائه شد؛ بهگونهای که ادعا شد غنیسازی در خاک ایران انجام نشود. در این زمینه پیشتر نیز گفتهام که در چنین طرحهایی، موضوعات مهمی، چون محل استفاده از محصول نهایی، نحوه تأمین منابع، و شکل مشارکت، همگی موضوعاتی هستند که باید در باب آن رایزنی انجام شود. اما اصلِ ادعایی درباره اینکه غنیسازی نباید در داخل ایران انجام شود، موضعی است که بهشدت بعید است از سوی ایران پذیرفته شود. بنابراین اگر بازیگری چنین طرحی را مطرح میکند، در واقع میخواهد مذاکرات به نتیجه نرسد. بهشتیپور در پاسخ به دیگر پرسش «اعتماد» در باب مطرح شدن ادعاهای جدیدی در رابطه با مسائل دفاعی کشورمان با هدف تاثیرگذاری بر مذاکرات ایران و امریکا تاکید کرد: اولا این موضوع جدیدی نیست. پیشتر برخی بازیگران تلاش داشتند انفجار در بندر شهید رجایی را نیز به این قبیل ادعاها ربط بدهند. آنها مدعی بودند که دلیل انفجار، وجود سوخت جامد برای تولید موشکهای ایرانی بوده است. این ادعا با واکنش رسمی مقامات مواجه شد و توضیح داده شد که اساسا واردات و سوختگیری نظامی از طریق بندر شهید رجایی انجام نمیشود و اساسا واردات ادوات نظامی ایران از مسیر دیگری محقق میگردد. این پژوهشگر روابط بینالملل در ادامه به «اعتماد» گفت: نکته دوم این است که موشکها انواع مختلفی دارند و طبیعتا سوختهای متنوعی نیز برای آنها استفاده میشود. یکی از مهمترین انواع سوخت، سوخت جامد است. این نوع سوخت میتواند در حجم کم، نیروی پروازی زیادی ایجاد کند و برد موشکها را افزایش بدهد. مزیت دیگر آن نسبت به سوخت مایع این است که در سوخت مایع، بخش عمدهای از موشک باید به مخزن سوخت اختصاص یابد و به همین دلیل حجم کلاهک انفجاری کاهش مییابد. اما با سوخت جامد، این مشکل وجود ندارد و موشک میتواند با سوخت کمتر، کلاهک بزرگتری را حمل کند. بهشتیپور در ادامه گفتوگویش با «اعتماد» خاطرنشان کرد: نکته سوم این است که ایران در تولید سوخت موشکها و بسیاری از بخشهای مرتبط با آن، به خودکفایی رسیده است. البته برخی مواد اولیه لازم برای تولید سوخت، همچنان وارد میشود. اما این بدان معنا نیست که تمام سوختها وارداتی هستند، بلکه صرفا برخی مواد اولیه وارد میشوند و فرآیند اصلی تولید در داخل کشور انجام میگیرد. این کارشناس مسائل سیاست خارجی در پایان تاکید کرد: این موضوع اساسا ارتباطی به مذاکرات هستهای ندارد. در مذاکرات هستهای، محور گفتوگوها موضوع هستهای است، نه مساله موشکی. بنابراین چنین ادعاهایی نمیتواند تأثیری بر روند مذاکرات بگذارد. به باور این پژوهشگر مسائل بینالملل اینکه چین به ایران سوخت یا مواد اولیه میدهد، موضوعی دفاعی است و به هیچ کشور دیگری ارتباط ندارد. ایران در موضع دفاعی قرار دارد و تصمیمات مربوط به توان دفاعیاش، جزو حیطه اختیارات حاکمیتیاش محسوب میشود. بنابراین طرح این موضوعات در آستانه دور جدید مذاکرات که گفته میشود امروز یا فردا برگزار خواهد شد نشان میدهد که هدف، فضاسازی روانی و تلاش برای ایجاد اخلال در روند مذاکرات است.
مرتضی مکی: امریکا و تروییکای اروپایی از قطعنامه به عنوان اهرم فشار علیه ایران برای تحقق خواستههای خود استفاده میکنند
مرتضی مکی، کارشناس مسائل اروپا در پاسخ به پرسش «اعتماد» در باب تشریح اهداف دول غربی از تصویب قطعنامه ضدایرانی همزمان با نشست فصلی شورای حکام گفت: همانطور که انتظار میرفت و پیشبینیها نیز نشان میداد، مذاکرات ایران و امریکا به نقطهای رسیده که نتایج مورد انتظار را در پی نداشته است. در چنین شرایطی، تروییکای اروپایی بهطور جدیتری وارد عمل شدهاند و تلاش دارند از اهرمهای فشار برای پیشبرد اهداف حداکثری خود استفاده کنند؛ از جمله توقف کامل غنیسازی در ایران. به باور مکی با ایجاد شکاف میان ایران و امریکا، اکنون اروپا و امریکا در پی تصویب قطعنامهای در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی هستند که ایران را به عدم پایبندی به پیمان عدم اشاعه هستهای (انپیتی) متهم میکند. در سال ۲۰۰۵ نیز قطعنامه مشابهی از سوی اروپا و امریکا ارائه شد که زمینه را برای ارجاع پرونده ایران از شورای حکام به شورای امنیت سازمان ملل فراهم کرد. در همان مقطع، بحث امنیتیسازی برنامه هستهای ایران در سطح بینالمللی مطرح شد. مکی در ادامه گفتوگویش با «اعتماد» خاطرنشان کرد: احتمال تصویب این قطعنامه در شرایط فعلی بسیار بالاست. از طرفی انتشار توییت هشدارآمیز سیدعباس عراقچی خطاب به اروپاییها، یکی از نشانههای آمادگی ایران برای مقابله با این اقدام است. به گفته این کارشناس مسائل اروپا در کنار آن، هیات عالی ایران در سازمان ملل نیز نامهای ۱۹ صفحهای به شورای حکام ارائه کرده که در آن، به تفصیل به بندهای گزارش اخیر مدیرکل آژانس پاسخ داده شده است. با این حال، حتی در صورت تصویب این قطعنامه، بعید است که بلافاصله پرونده ایران به شورای امنیت ارجاع داده شود. اما این قطعنامه میتواند گامی مقدماتی برای فعالسازی مکانیسم ماشه باشد. مکی در ادامه به «اعتماد» گفت: اگر تروییکای اروپایی به این جمعبندی برسند که ایران به تعهدات برجامی و اصول انپیتی پایبند نبوده، موضوع ابتدا به کمیسیون مشترک برجام ارجاع خواهد شد. این کمیسیون ابتدا در سطح کارشناسی و سپس در سطح وزرا تشکیل جلسه میدهد تا کشورهای عضو بتوانند ادله خود را ارائه بدهند و برای ارجاع پرونده به شورای امنیت گامهای بعدی را بردارند. در صورت پیشرفت این روند، احتمال دارد طی ۶۰ روز آینده اروپا زمینه را برای فعالسازی مکانیسم ماشه فراهم کند. این کارشناس مسائل سیاست خارجی در پاسخ به دیگر سوال «اعتماد» مبنی بر تاثیر تصویب چنین قطعنامهای بر فرآیند مذاکرات تهران و واشنگتن تاکید کرد: ایالات متحده در مذاکرات با ایران همواره بهدنبال تحقق اهداف حداکثری خود بوده است. هدف اصلی این بازیگر، توقف کامل غنیسازی در ایران است و هرگونه راهحلی نیز که از سوی امریکا پیشنهاد میشود، در راستای همین هدف طراحی شده است. واشنگتن از تمام ابزارهای در اختیار خود برای اعمال فشار استفاده میکند، از جمله قطعنامه شورای حکام. در چنین فضایی، بهروشنی میتوان دید که هم اروپا و هم امریکا، قطعنامه شورای حکام را به عنوان اهرم فشار برای تحمیل خواستههای خود به جمهوری اسلامی ایران در دستور کار قرار دادهاند. مکی در ادامه گفتوگویش با «اعتماد» خاطرنشان کرد: در خصوص واکنش احتمالی ایران به قطعنامه شورای حکام و اقدامات هماهنگ اروپا و امریکا، میتوان گفت که تهران مجموعهای از گزینههای حداقلی و حداکثری را در دستور کار دارد. در محافل سیاسی، به عنوان سناریوی حداکثری، احتمال خروج ایران از پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای انپیتی مطرح شده است؛ با این حال، چنین اقدامی در صورت تحقق یکباره و سریع نخواهد بود. به گفته مکی یکی از واکنشهای محتمل در سطح حداقلی، افزایش سرعت و سطح غنیسازی اورانیوم است. ایران ممکن است به جای توقف در سطح ۶۰ درصد، غنیسازی را در مقیاسی گستردهتر ادامه بدهد. واکنش دیگر میتواند تعلیق عضویت ایران در انپیتی یا دستکم تعلیق اجرای برخی از مفاد آن باشد. همچنین ممکن است تهران دسترسی بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تاسیسات هستهای خود را محدود کند. مکی در پایان تاکید کرد جمهوری اسلامی ایران طی سالهای گذشته هزینههای بسیار سنگینی برای حفظ و توسعه برنامه صلحآمیز هستهای خود پرداخت کرده و اکنون در مرحلهای قرار ندارد که از این سرمایهگذاریها عقبنشینی کند. از نگاه تهران، برنامه هستهای اکنون به مهمترین اهرم چانهزنی در مذاکرات با غرب تبدیل شده است؛ اهرمی که اگر تضعیف شود، زمینه را برای اعمال فشارهای شدیدتر از سوی امریکا و اروپا فراهم خواهد کرد. با این همه اکنون فضا در مناسبات ایران و غرب هم ملتهب است و هم پرابهام. پیشبینی دقیق تحولات هفتهها و ماههای آینده دشوار به نظر میرسد، اما میتوان امیدوار بود که قدرتهای غربی با عقلانیت بیشتری رفتار کنند و از مسیر تشدید بحران فاصله بگیرند.