
همسری که دستور قتل زن عکاس خود را صادر کرد
دو سال زندگی بدون حدیثه و هرثانیه سوختن و آب شدن برای مادر داغدار او لحظات تلخ و کشداری را رقم زده است، اما آنچه این زن را در برابر این سوگ عظیم سر پا نگه داشته است تنها یک چیز است. مادر حدیثه میگوید: «به امید مجازات عاملان جنایت زندهام.»
به گزارش روز نو حدیثه اسلامی دختر عکاس ۲۶ ساله مشهدی بود که دو سال قبل به ضرب شلیک گلوله با دسیسه شوهرش به قتل رسید. در حالی که متهمان پرونده به ارتکاب جنایت اعتراف کرده و با رای دادگاه محکوم شدهاند؛ جزئیات این جنایت را در گفتوگو با مادر مقتول میخواهیم.
فلش بک به حادثه
همه چیز از روزی شروع شد که تصویر حدیثه به عنوان دختر گمشده مشهدی در فضای مجازی دست به دست شد. پاییز سال ۱۴۰۲ بود که حدیثه اسلامی به طرز مرموزی ناپدید شد. مادر مقتول در این مورد میگوید: «دخترم عکاس و فیلمبردار مجالس بود و شب حادثه هم برای کار به یک مجلس عروسی رفته بود.
حدود یک سالی میشد که ازدواج کرده بود و قرار بود عروسی بگیرند، اما درست شب قبل از حادثه به من گفت که به خاطر پنهانکاریهای شوهرش دلش نمیخواهد عروسی بگیرد و زیر یک سقف برود. من از این حرفش خیلی به هم ریخته بودم تا اینکه شب حادثه با او در مراسم عروسی تصویری صحبت کردم و به من گفت میخواهد به باغ شوهرش برود و با او شام بخورد که این باغ تا شهر حدود نیم ساعت فاصله داشت. آخرین بار که با او حرف زدم به من گفت که ده دقیقه دیگر به باغ میرسد، اما بعد از آن دیگر جواب تلفن را نداد.»
مادر حدیثه وقتی خیلی نگران شد با شوهر مقتول تماس گرفت: «به شوهرش زنگ زدم و او به من گفت که حدیثه به باغ نرفته است. بعد از چند ساعت به من گفت که انگار حدیثه را دزدیدهاند و از همان زمان پابهپای من دنبال دخترم میگشت. حتی خود من هم باور نداشتم که او در این ماجرا دست داشته باشد و به بقیه میگفتم شوهر حدیثه دشمن زیاد دارد.
اما خودش دخترم را دوست داشته و عاشق اوست. فکرش را هم نمیکردم این موضوع به دامادم ربطی داشته باشد.» چند روزی که از گم شدن ناگهانی حدیثه گذشت گوشی تلفن همراه او پیدا شد و همچنین خودروی او در مکان دیگری کشف شد، اما هنوز خبری از خودش نبود.
اعتراف به جنایت
دو هفته از جنایت گذشته بود که بالاخره راز جنایت فاش شده و جسد حدیثه پیدا شد. صحبت به روز فاش شدن راز جنایت که میرسد اشکهای مادر داغدیده حدیثه سرازیر میشود و میگوید: «شب قبل از اینکه شوهر حدیثه اعتراف کند با من تماس گرفت و گفت که پلیس آگاهی او را احضار کرده است.
آن شب تا صبح من باز هم در بیابانهای اطراف باغ و همچنین مسیر محل کارش دنبال او گشتم و ساعت ۷ صبح وقتی به پلیس آگاهی مراجعه کردم متوجه شدم دخترم به قتل رسیده و جسدش در نزدیکی همان باغ کشف شده است.» ماموران پلیس آگاهی در جریان تحقیقات به شوهر حدیثه مظنون شده و او را تحت بازجویی قرار دادند. در حالی که متهم در ابتدا سعی میکرد از بیان حقیقت طفره رود، اما در نهایت لب به اعتراف گشود و پرده از راز جنایت هولناک خود برداشت.
انگیزه جنایت
متهم در تمام مراحل تحقیقات ادعا کرد که انگیزه او از جنایت بازپس گرفتن باغی بود که به حدیثه هدیه داده بود. او گفته بود که مرحومه راضی به پس دادن باغ نمیشد. متهم در دادگاه گفته بود که فقط میخواسته حدیثه را بترساند تا سند باغ را از او بگیرد.
اما همدست او که پسرخالهاش است به عنوان متهم ردیف اول اعتراف کرده بود که شوهر حدیثه اسلحه را به او داده و زمانی که حدیثه جلوی در باغ رسید به او شلیک کرده بود. همدست شوهر حدیثه در بازسازی صحنه قتل گفته بود که در سرمای هوا روی زمین چمباتمه زده و برای رسیدن حدیثه مقابل باغ کمین کرد و بعد او را با شلیک گلوله کلت کمری به قتل رساند.
مادر حدیثه در مورد قتل دخترش میگوید: «متهمان بعد از قتل دخترم طلاهای او را از دست و گردنش جدا کرده و جسد او را در نزدیکی همان باغ دفن کرده بودند. شب حادثه وقتی نگران حدیثه شدم به شوهرش گفتم که موضوع را با پلیس در میان گذاشتهام و او همان موقع در نزدیکی باغ جسد را دفن کرده بود. در تمام روزهایی که ما بارها به امید پیدا شدن نشانهای از دخترم به آن باغ رفت و آمد کردیم جسد دلبندم همان نزدیکی زیر خاک بود و ما نمیدانستیم.»
مادر مقتول در مورد ادعای متهمان از انگیزه جنایت میگوید: «من ادعای متهمان را قبول ندارم. باغی که شوهر حدیثه در مورد آن صحبت کرده اینقدر ارزش نداشت که دخترم حاضر به پس دادن آن نباشد. مدتی قبل از حادثه دخترم گفت که شوهرش میخواهد روی سند باغ وام بگیرد و من گفتم سند را به او بده. اما ناگهان سند از داخل کیف مدارک من ناپدید شد. من فکر میکنم انگیزه اصلی متهم این بود که تعدادی از پنهان کاریهایش برای دخترم رو شده بود.
او همسر و دو فرزند داشت و دختر من که با ادعای عاشقی از سوی شوهرش فریب خورده و با او ازدواج کرده بود حالا خیلی مسائل را در مورد او فهمیده بود.» مادر حدیثه در مورد آشنایی دخترش با متهم میگوید: «یکی از دوستان حدیثه به او گفته بود که برادرشوهرش دخترم را دیده و از او خوشش آمده است. با معرفی او دخترم و شوهرش آشنا شدند که این آشنایی به علاقهمندی آنها و ازدواجشان منجر شد.»
متهم آزاد است
بعد از اینکه متهمان به قتل اعتراف کردند هر دو راهی زندان شدند، اما با توجه به اینکه اتهام شوهر حدیثه معاونت در قتل عمدی بود چند ماه بعد با قرار وثیقه آزاد شد. مادر حدیثه در آخر گفت: «دادگاه متهم ردیف اول را به قصاص و شوهر حدیثه را به تحمل ۲۵ سال حبس محکوم کرده است، اما رای صادر شده هنوز به تائید دیوانعالی کشور نرسیده است. به همین خاطر شوهر حدیثه هنوز آزاد است و تنها خواسته من اعمال مجازات سریعتر هر دو متهم پرونده است.»