به روز شده در: ۰۳ شهريور ۱۴۰۴ - ۲۲:۱۷
کد خبر: ۷۰۹۶۶۶
تاریخ انتشار: ۰۸:۴۰ - ۰۳ شهريور ۱۴۰۴
نقدی بر بیانیه صداوسیما ذیلِ بیانیه جبهه اصلاحات!

تریبون رفقای آقای جبلی یا رسانه ملی ؟

روزنو :کیا مقدم:سازمان صداوسیما، به عنوان «رسانه ملی» و متولی اصلی تولید و پخش برنامه‌های رادیویی و تلویزیونی، بیش از هر زمان دیگری در کانون انتقادات شدید و بی‌سابقه قرار گرفته است. این انتقادات که از سوی طیف وسیعی از فعالان سیاسی، رسانه‌ای، نمایندگان ادوار مجلس و حتی برخی چهره‌های اصولگرا مطرح می‌شود، محوریت واحدی دارد؛ انحراف صداوسیما از رسالت ملی خود و تبدیل شدن آن به تریبونی یک‌جانبه برای یک جریان خاص سیاسی، که نتیجه آن نه تنها تضعیف انسجام ملی و دامن زدن به تفرقه است، بلکه به تخریب اعتماد عمومی و از دست رفتن مخاطبان نیز انجامیده است. 

تریبون رفقای آقای جبلی یا رسانه ملی ؟

 

ادعای «وحدت» و شواهد «تفرقه»

رئیس جبهه اصلاحات ایران، در نامه‌ای صریح به پیمان جبلی، رئیس سازمان صداوسیما، با یادآوری رسالت این سازمان که با بودجه عمومی اداره می‌شود، تاکید کرده است: «رسانه‌ای که با بهره‌گیری از بودجه عمومی اداره می‌شود، مکلف است امکان حضور و بیان دیدگاه‌های تمامی جریان‌های قانونی را به شکلی برابر، شفاف و منصفانه فراهم سازد.» آذر منصوری، با لحنی هشدارآمیز، تداوم رویکرد جناحی صداوسیما را نه تنها موجب بی‌اعتباری بیشتر دانسته، بلکه پیش‌بینی کرده است که این رویکرد میدان را برای رسانه‌های غیررسمی خالی خواهد کرد. این هشدار، در واقع، خلاصه‌ای از دغدغه‌هایی است که مدت‌هاست در محافل سیاسی و اجتماعی مطرح می‌شود. صداوسیما در واکنش به اعتراض جبهه اصلاحات، بیانیه‌ای صادر کرده و مدعی شده است که «تریبون انعکاس تفرقه ایرانیان نخواهیم شد.» اما این ادعا، بلافاصله از سوی رسانه‌ها و تحلیلگران مورد تردید جدی قرار گرفت. سایت جماران با لحنی انتقادی، این ادعا را زیر سوال برده و در یادداشتی از پیمان جبلی خواسته دست از دروغ‌گویی بردارد که دروغ‌گو دشمن خدا است. این یادداشت با ارائه مثال‌هایی چون توهین‌های صریح به رئیس‌جمهور و وزیر امور خارجه اسبق، تشبیه ایران به «آغل» توسط قائم‌مقام صداوسیما، و تعبیر مذاکره به «گوساله‌پرستی»، یادآور می‌شود که صداوسیما در عمل به تریبونی برای دیدگاه‌های خاص و تفرقه‌افکن تبدیل شده و به جای پرهیز از تفرقه، به آن دامن می‌زند.

صداوسیما در خدمت یک جریان خاص

اسماعیل گرامی‌مقدم، قائم مقام دبیرکل حزب اعتماد ملی، در واکنش به رفتارهای اخیر صداوسیما و اظهارنظرهای عجیب برخی کارشناسان از تریبون رسانه ملی، به صراحت می‌گوید که: « صدا و سیمای ما واقعاً مختص یک جریان خاص است.» وی تاکید می‌کند که «صدا و سیمای ایران باید تمام نحله‌های فکری و گرایش‌های سیاسی را نمایندگی کند.» گرامی‌مقدم، ریشه این مشکل را در مدیریت فعلی صداوسیما می‌داند و می‌گوید: «یکی از تغییراتی که باید صورت گیرد به نظر من تغییر مدیریت صدا و سیما است، چون مدیریت این رسانه نشان داده که گرایش‌های نزدیک به جبهه پایداری را در برخی مقاطع دارد.» این اتهام، از سوی محمد مهاجری، فعال سیاسی نیز تکرار شده است. او با لحنی تند می‌نویسد: «نگون‌بخت‌تر از جبهه‌ پایداری، رئیس صداوسیماست که کلید تلویزیون را به پایداریچی‌ها داده است.» این اظهارات، به وضوح صداوسیما را متهم به تبدیل شدن به بازوی رسانه‌ای یک جریان 

خاص می‌کند.

توهین‌های آشکار و تضعیف چهره‌های ملی

نمونه‌های بارزی از تفرقه‌افکنی و تخریب چهره‌های ملی در صداوسیما به عنوان رسانه مثلا ملی، وجود دارد. از جمله این موارد، اظهارات کارشناسانی مانند رجبی دوانی در شبکه ۴ است که حسن روحانی، رئیس‌جمهور سابق را «اشعث بن قیس» و محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه اسبق را «ابوموسی اشعری» نامیده است. این توهین‌ها با واکنش تند علی مطهری، نماینده ادوار مجلس، مواجه شد که عملکرد صداوسیما را در تضاد با شعار اتحاد ملی دانست و بر لزوم رعایت آزادی بیان تاکید کرد.

این رویه تفرقه‌افکنانه، نگرانی‌های گسترده‌ای را در پی داشته است. محمود میرلوحی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب، به اتهامات ناروا علیه روحانی اشاره و از عدم اجازه اظهارنظر به جریان‌های ریشه‌دار انتقاد کرد. حتی عباس سلیمی نمین، فعال سیاسی اصولگرا، نیز بر لزوم حق دفاع برای افراد مورد اتهام تاکید کرد. در مقابل، امیرحسین ثابتی، مشاور سعید جلیلی از این حملات تمجید کرده و آن را «حرف دل یک ملت» خوانده است، که نشان می‌دهد این حملات اتفاقی نبوده و در راستای یک استراتژی سیاسی خاص صورت می‌گیرد.

در واکنش به این عملکرد، حسام‌الدین آشنا، مشاور حسن روحانی، با لحنی کنایه‌آمیز به تداوم این تخریب‌ها اشاره کرد و غلامحسین کرباسچی نیز خواستار حذف رئیس صداوسیما از دولت شد. همچنین حسین انتظامی، معاون وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، بر ضرورت تبعیت تمامی رسانه‌ها از یک قانون واحد تاکید کرد. وی با رد بهانه‌هایی چون انتساب به رهبری یا قانون خاص «اداره» صداوسیما، خواستار مسئولیت‌پذیری این سازمان در قبال نشر اکاذیب، تهمت و توهین شد و تاکید کرد که جرایم صورت گرفته توسط این نهاد، حساس‌تر و خطیرتر هستند و باید بدون تبعیض با آن‌ها برخورد شود.

ضعف رئیس و فقدان حرفه‌ای‌گری

پیمان جبلی، ریاست صدا و سیما در پاسخ به انتقادات از کارشناسان صدا و سیما، مسئولیت صحبت و تحلیل مهمان در برنامه زنده را با خود مهمان دانسته و مدعی شده که «قابلیت کنترل آن‌طور که ۱۰۰ درصد بشود کنترل شود واقعا نیست.» اما این پاسخ، با شواهد در تضاد است. سعید رجبی فروتن، از مدیران سینمایی و تلویزیونی، در یادداشتی  مشکل اصلی را در همسویی اغلب مجریان با میهمانان و تغذیه آن‌ها از «یک آبشخور فکری و سیاسی» می‌داند. وی به فقدان سه خصلت «هوش بالا، سرعت انتقال و حاضرجوابی» در بسیاری از مجریان اشاره می‌کند و می‌گوید: «مجریان دارای سه خصلت یادشده نیز از طریق گوشی، دستور دیگری را از اتاق فرمان دریافت کرده‌اند و در برابر سخنان بی‌محابای میهمان سکوت اختیار کرده و دم برنیاورده‌اند.» این موضوع، اتهام هدایت برنامه‌ها از اتاق فرمان برای پیشبرد یک خط فکری خاص را تقویت می‌کند. 

صداوسیما با انحراف از رسالت ملی خود، با بحران شدید اعتماد عمومی و ریزش مخاطب مواجه است؛ به طوری که طبق آمار، تنها ۱۰ درصد جامعه ایران آن را منبع خبری قابل اعتماد می‌دانند. این وضعیت در حالی است که این مرکز با بودجه‌ای عظیم و نیروی انسانی گسترده، در تولید محتوا و جذب مخاطب از پلتفرم‌های خصوصی با منابع بسیار کمتر، عقب افتاده است

پرونده «وعده صادق ۳»

یکی از مصادیق بارز تبدیل صداوسیما به ابزاری برای مهندسی افکار عمومی و پیشبرد اهداف یک جریان خاص، تقابل روایت‌ها میان پیمان جبلی و عباس عراقچی، وزیر امور خارجه، در خصوص جزئیات جلسه تصمیم‌گیری عملیات «وعده صادق ۳» است. عباس عراقچی در مصاحبه‌ای که از صداوسیما پخش نشد، ادعا کرده بود که در جلسه مذکور، فردی به اتهام سنگ‌اندازی در مسیر عملیات، رئیس‌جمهور (مسعود پزشکیان) را مورد انتقاد قرار داده و شهید باقری، رئیس پیشین ستاد کل نیروهای مسلح، با دفاع قاطع از رئیس‌جمهور، ادعای آن فرد را رد کرده است. در مقابل، پیمان جبلی این روایت را «دروغ» خوانده و تاکید کرده است که «از اساس در این جلسه بحثی بین سردار باقری و کسی صورت نگرفته» و او در جلسات خود شاهد چنین مجادله‌ای نبوده است.

این تکذیب در حالی صورت می‌گیرد که پیشتر نام خود جبلی به عنوان فرد منتقد مطرح شده بود. تحلیلگران معتقدند که تکذیب جبلی و اقدام صداوسیما در توقف پخش مصاحبه عراقچی، در بستر «جنگ روایت‌ها» و در راستای اهداف سیاسی خاص قابل تحلیل است. در حقیقت این اقدامات بخشی از راهبرد جریان نزدیک به سعید جلیلی و جبهه پایداری برای ایجاد دوقطبی «انقلابی و غیرانقلابی» و انحصار دایره انقلابی‌گری به نفع سعید جلیلی در انتخابات‌های آتی است. دفاع سردار باقری از رئیس‌جمهور در آن جلسه، به عنوان عاملی برای آغاز هجمه‌ها و حملات بعدی جریان جلیلی علیه وی تعبیر شده است. این رویکرد، به وضوح نشان می‌دهد که صداوسیما چگونه در خدمت حفظ و تقویت پایگاه رأی یک شخص خاص و کنترل روایت‌های تاریخی و سیاسی عمل می‌کند.

با وجود ادعای صداوسیما مبنی بر پرهیز از تفرقه، فعالان سیاسی و رسانه‌ها آن را به تبدیل شدن به تریبون یک جریان خاص (جبهه پایداری) متهم می‌کنند و خواستار تغییر مدیریت آن هستند. این روند به ویژه درمورد بیانیه اخیر جبهه اصلاحات رنگ و بوی شدیدتری به خود گرفت و انتقادات گسترده‌ای نیز در پی داشت

چرا رئیس صدا و سیما باید کشک بسابد

صداوسیما با انحراف از رسالت ملی خود، با بحران شدید اعتماد عمومی و ریزش مخاطب مواجه است؛ به طوری که طبق آمار، تنها ۱۰ درصد جامعه ایران آن را منبع خبری قابل اعتماد می‌دانند و بخش عمده مخاطبان صرفاً برنامه‌های ورزشی و سریال‌ها را دنبال می‌کنند. این وضعیت در حالی است که صداوسیما با بودجه‌ای عظیم و نیروی انسانی گسترده، در تولید محتوا و جذب مخاطب از پلتفرم‌های خصوصی با منابع بسیار کمتر، عقب افتاده است. محسن برمهانی، معاون صداوسیما، با اذعان به کاهش مخاطب، سعی در توجیه آن دارد، او گفته ‌است: «مادامی که نارضایتی مردم از موضوعات اقتصادی بالا می‌رود مخاطب تلویزیون کم می‌شود.»! توجیه مسئولان این سازمان مبنی بر ارتباط کاهش مخاطب با نارضایتی‌های اقتصادی نیز نشان‌دهنده عدم درک صحیح از ریشه‌های اصلی این بحران در کیفیت و بی‌طرفی محتوای آن است. سعید شریعتی، فعال سیاسی نیز با استناد به کاهش بینندگان صدا و سیما خطاب به ریاست این سازمان نوشت: «برو کشکت رو بساب عمو!»

در جنگ روایت‌ها میان پیمان جبلی و عباس عراقچی درباره جزئیات جلسه «وعده صادق ۳»، صداوسیما با سانسور روایت عراقچی و تکذیب آن توسط جبلی، به ابزاری برای مهندسی افکار عمومی در راستای اهداف سیاسی جریان نزدیک به سعید جلیلی تبدیل شد

در بزنگاه «اعتماد» و «انسجام»

صداوسیما، به عنوان یکی از مهم‌ترین نهادهای حاکمیتی و رسانه ملی ایران، امروز در بزنگاهی تاریخی قرار گرفته است. نقدهای گسترده و بی‌سابقه از سوی طیف‌های مختلف سیاسی و اجتماعی، از جمله جبهه اصلاحات، فعالان سیاسی اصولگرا و مستقل، مدیران رسانه‌ای و افکار عمومی، نشان می‌دهد که این سازمان از رسالت اصلی خود فاصله گرفته است. تبدیل شدن به تریبونی یک‌جانبه برای یک جریان خاص، دامن زدن به تفرقه و تخریب چهره‌های ملی، فقدان حرفه‌ای‌گری در تولید محتوا و اداره برنامه‌ها، و در نهایت، از دست دادن اعتماد عمومی و ریزش شدید مخاطبان، از جمله مهم‌ترین چالش‌هایی است که صداوسیما با آن دست و پنجه نرم می‌کند. این وضعیت، نه تنها به تضعیف جایگاه رسانه ملی در داخل منجر شده، بلکه میدان را برای رسانه‌های خارجی باز کرده است. ادامه این روند، می‌تواند به بحرانی عمیق‌تر در حوزه اطلاع‌رسانی و افکار عمومی منجر شود و انسجام ملی را بیش از پیش به خطر اندازد. 

تصویر روز
خبر های روز