
بی ثباتی و تغییر پشت تغییر در صندوق خسارتهای بدنی
به گزارش پایگاه خبری روزنو، در دوره مدیریت مهدی قمصریان، انتصابها در این صندوق بیش از آنکه بر اساس شایستهسالاری و تخصص باشد، تحتتأثیر روابط و نظریات شخصی و بعضاً شاید سیاسی قرار گرفته است. تغییرات پیاپی در معاونت اداری و مالی، مدیریت فنی، منابع انسانی و روابط عمومی تنها بخشی از نشانههای آشکار این بیثباتی است.
جابهجاییهای پشت سر هم در سمتهای کلیدی، حذف مدیران باسابقه و کنار گذاشتن نیروهای متخصص و ورود افراد فاقد تجربه حرفهای به جایگاههای حساس از مهمترین شاخصه های دوره مدیریت فعلی صندوق تأمین خسارتهای است. این موارد، تصویری روشن از مدیریتی میدهد که بیش از آنکه به کارآمدی بیندیشد، به مناسبات سیاسی و یا حتی به روابط و نظریات فردی تکیه دارد.
پیامدهای این رویکرد مدیریتی تنها محدود به درون صندوق نیست. از دست رفتن سرمایه انسانی متخصص، به دلیل کنار گذاشتن مدیران باتجربه و بیثباتی ساختاری ناشی از تغییرات مداوم در رأس واحدهای کلیدی باعث کاهش اعتماد عمومی به سلامت مدیریتی صندوق خواهد شد. تضعیف جایگاه صندوق در صنعت بیمه و خدشهدار شدن کارکرد حمایتی آن نیز از چالشهایی خواهد بود که با این اتفاقات رقم خواهد خورد. کارشناسان و ذینفعان صنعت بیمه معتقدند ادامه این روند با این طرز تفکر میتواند کل صنعت بیمه کشور را با بحران جدی مواجه کند.
پرسش بی پاسخ شاید آن باشد که چرا نهادی با این سطح از اهمیت، باید قربانی بازیها و نظریات شخصی مدیر خود شود؟ چه کسانی از تغییرات مکرر و انتصابهای غیرکارشناسی در صندوق تأمین خسارتهای بدنی سود میبرند؟ و مهمتر از همه آنکه نهادهای ناظر تا چه زمانی قصد دارند در برابر این بیثباتی سکوت کنند؟ لذا به نظر ضرورت ورود نهادهای بالادستی غیر قابل کتمان باشد.
اکنون زمان آن فرا رسیده که بیمه مرکزی و وزارت امور اقتصادی و دارایی به عنوان نهادهای بالادستی، به این وضعیت ورود کنند. برای برون رفت از وضعیت فعلی راهکارهای فوری شامل تدوین و اجرای نظام ارزیابی شایستگی در انتصابها، ایجاد سازوکارهای شفاف مدیریتی،تضمین ثبات در سمتهای کلیدی و گزارشدهی شفاف به افکار عمومی میباشد.
صندوق تأمین خسارتهای بدنی باید ملجأ و پناه زیاندیدگان باشد، نه گرفتار حاشیههای مدیریتی. اما واقعیت امروز چیز دیگری است: مدیریتی پر از جابهجایی، انتصابهای بعضاً با نگاههای سیاسی و نظریات فردی و شخصی و تصمیماتی که بیش از آنکه به نفع مردم باشد، در خدمت روابط خواهد بود. بیثباتی مدیریتی در این صندوق تنها یک هشدار نیست؛ اگر اصلاح نشود، به بحرانی ملی در صنعت بیمه نیز تبدیل خواهد شد.